فائزون|روایت شهید حاج قاسم میر حسینی از زبان حاج مراد علی میر حسینی پدر شهید

برگرفته از کتاب (موج هامون) به نویسندگی:اسماء دهقان

روایت شهید حاج قاسم میر حسینی از زبان حاج مراد علی میر حسینی پدر شهید

فائزون روایت شهید حاج قاسم میر حسینی را از زبان حاج مراد علی میر حسینی پدر شهید منتشر کرد.

کدخبر : 34773 | تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۹/۱۵|۰۸:۳۹

به گزارش فائزون روایت حاج قاسم میر حسینی از زبان حاج مراد علی میر حسینی پدر شهید به شرح زیر منتشر شد.

هیچ وقت نشده بود که قاسم از ما چیزی بخواهد. آخرین باری که به مرخصی آمده بود، رو به من کرد و گفتیکی از گاوهایت را به من بده. گفتم: بابا جان! این چه حرفی است که میزنی؟ همه اش مال توست. گفت: برای مخارج شهادتم می خواهم. دیدم اصرار می کند، گفتمبرو هر کدام را که می خواهی انتخاب کن. با هم رفتیم توی طویله و دست گذاشت روی یکی از گاوها. گفتم: باشه بابا، برای تو.

بعد از چند روز از رفتنش به جبهه دیدم رادیو مارش حمله می زند. آمدم از اتاق بیرون و صدای یکی از گاوها را شنیدم که ما می کشد و خودش را به در و دیوار می کوبد و یک لحظه آرام و قرار ندارد.

بله، آن گاو همان گاوی بود که حاج قاسم روی آن دست گذاشته بود. بعدها که فکرش را کردم، دیدم که آن گاو دقیقا همان روز وساعت شهادت قاسم آن کار را می کرد.

راوی: حاج مرادعلی میرحسینی پدر شهید .

ارسال نظر






captcha
ارسال