فائزون زندگینامه و وصیت نامه شهید احمد جلالی را منتشر کرد:
شهید احمد جلالی در سوم تیرماه 1346 در یکی از روستاهای شهرستان نهبندان به نام الوند دیده به جهان گشود.
در پنج سالگی پدرش را از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی پدر بزرگش درآمد.
در سن شش سالگی راهی مدرسه شد تا کلاس پنجم ابتدایی تحصیل را ادامه داد ولی به علت نبودن مدرسه راهنمایی در الوند مجبور به ترک تحصیل شد.
در سال 1356 برای تامین معاش راهی بازار کار شهرستان گردید و در مغازه شوهر خواهرش مشغول به کار شد.
همزمان با اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت در راهپیمایی ها و مبارزات تلاش چشمگیری داشت.
با سرانجام جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و سرانجام در عملیات کربلای پنج به خیل شهیدان پیوست.
احمد جلالی
اولین درخواستی که از امت شهید پرور دارم این است که امام را تنها نگذارید و به فرمان امام لبیک گفته و تا سرنگونی صدام مقاوم و محکم باشید.تا صدام و دیگر اربابان وی سرنگون نشوند هیچ گونه کوتاهی و عکس العملی دیگر انجام ندهند . جبهه ها را گرم نگه دارید و راه قدس عزیز را هرچه زودتر باز کنید.اسراییل غاصب را از سر راه مسلمانان بردارید.دومین آرزویم این است که باید همیشه نگران فرمان امام خمینی بوده و اگر کوتاهی کرده باشید مسلمان نیستید.و کسانی که به فرمان امام لبیک نگفته اند و یا توان به جبهه رفتن را ندارند، پشت جبهه را گرم نگه دارند و با کمک های مالیشان رزمندگان را یاری نمایند .چون امام خمینی فرموده اند (راه آزادی قدس از کربلا می گذرد)
اگر من شهید شدم :
1- مقداری پول در داخل بانک دارم،بگویید دریافت نمایند.شخص دریافت کننده برادرم ابراهیم جلالی باشد وخودش در هر راهی که صلاح دانستند خرج کند.
2- اگر من حقیر شهید شدم و لطف الهی نصیبم شد خواهشی که از دوستان و برادرم و همشیره هایم و مادرم دارم این است که برایم گریه نکنند.چون اگر ان ها برایم گریه کنند من را در داخل قبرستان اذیت کرده اند و به مادرم و همشیره هایم و برادر بزرگم بگویید ببخشید چون فرصتی نشد که در الوند بیایم و با شما خداحافظی کنم.خواهشمنم حقیر را ببخشید و به اقای غلامحسین صالحی هم بگویید و به پسردایی ام آقایان ابراهیم خورسند و حسین خورسند و محمد خورسند هم بگویید ببخشید چون فرصت نداشتم در صورتی که اعزام به جبهه شدم وقت نداشتم که بیایم الوند و با شما خداحافظی کنم.واگر شهید شدم از پولی که دارم مقدار صد هزار تومان را در راه مسجد سازی بدهند و یا به مسجد بدهند. و اگر مادرم احتیاج به پول داشت مقدار پول دیگر را به او بدهید .
اگر شهید شدم محل دفن من در زاهدان باشد.
خداحافظ (من الله التوفیق) احمد جلالی
فرازی از وصیت نامه شهید:
* اولین درخواستی که از امت شهید پرور دارم این است که امام را تنها نگذارید.
* به فرمان امام لبیک گفته و تا سرنگونی صدام مقاوم و محکم باشید .
* جبهه را گرم نگه دارید .
* راه قدس عزیز را زودتر باز کنید .
* اسراییل غاصب را از سر راه مسلمانان بردارید .
* باید همیشه نگران فرمان امام خمینی بوده و اگر کوتاهی کنید مسلمان نیستید .
*از امت شهید پرور ایران تقاضا دارم که امام را تنها نگذارند و جنگ را تا سرنگونی صدام ادامه دهند و در راه دفاع از اسلام و انقلاب کوتاهی نکنند.
*میادین نبرد را خالی نگذارندو تا آزادی قدس عزیز و نابودی اسراییل غاصب از پای ننشینند.
*از برادران و خواهرانم بخصوص مادر و دوستانم تقاضا دارم که اگر شهادت نصیب من گردید؛ گریه نکنند و صبر و استقامت داشته باشند.