به گزارش فائزون،سرانجام پس از ماهها بحث و گفتوگو، 29 تیر 1366 جلسه شورای امنیت سازمان ملل - که در جمع آنان، وزیران خارجه چهار کشور امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی (جورج شولتز، ژان برنارد ریمون، جفری هاو و دیتریش گنشر) به نشانه جدیت و عزم اعضای شورا، در این جلسه حاضر شده بودند - به ریاست ژان برنارد ریمون (دولت فرانسه در این زمان رئیس ادواری شورای امنیت بود و ژان برنارد ریمون وزیر خارجه این کشور بهعنوان عالیترین مقام فرانسوی در شورای امنیت ریاست این جلسه را بر عهده داشت) در ساعت 15 به وقت محلی تشکیل شد. در این نشست، همه پانزده عضو شورای امنیت، بدون توجه به نظرهای ایران که خواستار معرفی و تنبیه عراق بهعنوان متجاوز و پرداخت غرامت به طرف آسیبدیده بود، به قطعنامه 598 رأی مثبت دادند.

روند و نحوۀ تصویب قطعنامه 598 در شورای امنیت
درپی رایزنیها و توافقهای قبلی اعضای شورای امنیت سازمان ملل، اولین نشست رسمی این شورا برای بررسی طرح قطعنامهای که قرار بود پایان جنگ ایران و عراق را رقم بزند، در هشتم خرداد 1366 برگزار شد. هرچند درباره موضوع اصلی این طرح توافق جمعی حاصل شده بود، ولی درباره برخی مفاد آن اختلافنظرهایی وجود داشت. در آخرین روز خرداد 1366 "مایکل آرماکاست" معاون وزیر خارجه امریکا، ضمن اعلام توافق پنج عضو دائم شورای امنیت با مفاد طرح قطعنامه، از موافقتنکردن برخی از اعضای این شورا با تصویب طرح قطعنامهای تنبیهی مبنی بر تحریم فروش تسلیحات به طرفی که از قبول قطعنامه سر باز بزند، خبر داد. البته وی بر این نکته تأکید کرد که امریکا و شوروی در جلوگیری از پیروزی ایران دارای منافع مشترکی هستند.
امریکا همزمان با بحث درباره طرح قطعنامه در شورای امنیت، موضوع اسکورت نفتکشها را نیز دنبال میکرد. امریکا همچنین بهمنظور متقاعدکردن شوروی و چین برای همراهی بیشتر و موافقت با بند تحریم تسلیحاتی، نماینده ویژه خود در سازمان ملل را به آن کشورها فرستاد، ولی توفیق چندانی نیافت. کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز برای تسریع در تصویب قطعنامه، هیئتی سیاسی را به چند کشور ازجمله آلمان، ایتالیا، انگلیس و ... فرستادند که با توجه به توافقات قبلی، بیشتر جنبه تبلیغاتی و روانی داشت.
از سوی دیگر، نمایندگان برخی کشورهای عضو غیردائم شورای امنیت ازجمله آرژانتین، کنگو، غنا، امارات متحده عربی و زامبیا - که قبلاً از روند مذاکرات اعضای دائم شورای امنیت و بیخبر نگهداشتن آنها از مفاد مذاکرات، اظهار نارضایتی کرده بودند - در ملاقاتی با رئیس شورای امنیت خواستار گنجاندن موادی ازجمله محکومشدن حملات شیمیایی در متن قطعنامه شدند که این درخواست با حداکثر ملاحظهکاری در قطعنامه گنجانده شد.
ذکر این نکته ضروری است که اغلب گزارشهای موجود از روند پیشرفت کار و نحوه تنظیم طرح قطعنامه بهوسیله امریکا، عموماً حاکی از نارضایتی اعضای غیردائم شورای امنیت و تلاش آنها برای تعدیل مفاد قطعنامه بود. در گزارش خبرگزاری رویترز دراینباره آمده است: برخی کشورهای عضو غیردائم شورای امنیت شامل آلمان غربی، غنا و ژاپن درباره لحن طرح پیشنهادی شک و شبهه دارند و پیشنهاد دیگری مطرح کردهاند. منابع آلمانی گفتند متن کنونی با لحنی تند تهیه شده و عمده آن توسط امریکا تدارک دیده شده است و تدارک قطعنامههایی که بر سر یکی از طرفین بکوبد، بیهوده است؛ ما مایلیم عناصر دیگری را نیز در قطعنامه در نظر بگیریم که ایران بتواند بگوید مواضع ما نیز موردتوجه قرار گرفته است (به نقل از روزشمار جنگ ایران و عراق، جلد 49، گزارش 730 روزشمار 24 /4 /1366، ص 618).
در آخرین روزهایی که کشورهای عضو شورای امنیت برای نشاندادن اهمیت موضوع درپی اعزام وزیران خارجه خود برای شرکت در جلسه تصمیمگیری شورای امنیت درباره طرح قطعنامه بودند، ایران که با وجود تلاش فراوان نتوانسته بود بندی را که در آن بهصراحت عراق بهعنوان آغازگر جنگ و بهعنوان کشور استفادهکننده از سلاحهای شیمیایی شناخته و محکوم شود، در طرح قطعنامه بگنجاند و قبلاً نیز نارضایتی خود را از این طرح به اطلاع دبیر کل سازمان ملل رسانده بود، از طریق "دیتریش گنشر"، وزیر خارجه آلمان (در این زمان فرانسه ریاست دورهای شورای امنیت را به عهده داشت، لیکن چون روابط ایران و فرانسه به حالت تعلیق در آمده بود، ایران از طریق وزیرخارجه آلمان درخواست خود را مطرح کرد) درخواست کرد تا تصمیمگیری درباره طرح قطعنامه حداقل 6 هفته به تعویق بیفتد که با این درخواست موافقت نشد و سرانجام شورای امنیت در 29 تیر 1366 با حضور وزیران خارجه کشورهای امریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و نمایندگان سایر کشورهای عضو شورای امنیت تشکیل جلسه داد و بدون توجه به نظرهای ایران، طرح قطعنامه 598 را که الزامآور و در قالب فصل هفتم منشور سازمان ملل تهیه شده بود، به اتفاق آرا تصویب کرد.
واکنشها به صدور قطعنامه 598
روزنامه کیهان یک روز پس از تصویب قطعنامه، به نقل از خبرگزاریها گزارش داد: «به موجب این قطعنامه، کمیته ویژهای از طرف سازمان ملل جهت بررسی و تعیین آغازگر جنگ تحمیلی و برآورد خسارات مالی، به تهران و بغداد اعزام خواهد شد. در این قطعنامه که درواقع تأیید قطعنامه شماره 582 سال گذشته این شورا میباشد، پرداخت غرامت جنگی و آزادی و بازگشت اسرای جنگی به دو کشور گنجانیده شده است. پانزده عضو شورای امنیت با تصویب قطعنامه 598 خواستار آتشبس فوری میان ایران و عراق، بازگشت نظامیان به مرزهای شناختهشده بینالمللی و اعزام کارشناسان سازمان ملل برای اجرای مقررات آتشبس به منطقه شدهاند. در قطعنامه فوق گفته میشود که شورا طبق بندهای 39 و 40 منشور سازمان ملل عمل خواهد کرد. به موجب این دو ماده چنانچه هریک از طرفین درگیر در جنگ، مفاد قطعنامه را نپذیرد، جامعه بینالمللی آن کشور را تحریم اقتصادی همهجانبه خواهد کرد. در قطعنامه، اعضای شورا از خاویر پرز دکوئیار خواستهاند که نقش فعالتری در اجرای مفاد قطعنامه به عهده بگیرد و شورا را در جریان کل قضایا قرار دهد. وزیر خارجه انگلیس در جلسه امشب شورا گفت: اشاره قطعنامه به بندهای 39 و 40 منشور سازمان ملل، نشان میدهد جامعه بینالمللی اهتمام دارد که به این جنگ پایان دهد. در پایان جلسه امشب، "عصمت کتانی"، نماینده عراق در سازمان ملل، در سخنان کوتاهی از دبیر کل و اعضای شورای امنیت تشکر کرد. دبیر کل سازمان ملل پس از پایان اجلاس، با نمایندگان ایران و عراق بهطور جداگانه دیدار کرد و متن قطعنامه را در اختیار آنها قرار داد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، چند ساعت پیش از تصویب قطعنامه شورای امنیت درخصوص پایان جنگ عراق و ایران، جورج شولتز، وزیر امور خارجه امریکا، به همراه خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل این سازمان، و وزرای امورخارجه شش کشور عضو شورای امنیت به بررسی اوضاع خلیج [فارس] پرداختند (روزنامه کیهان، 30/4/1366، ص آخر).

بلافاصله پس از صدور قطعنامه 598، رونالد ریگان، رئیسجمهور امریکا، در بیانیهای از صدور این قطعنامه اظهار خشنودی کرد. خبرگزاری فرانسه گزارش داد: «وی اظهار امیدواری کرد که طرفین درگیر در جنگ، به این درخواست احترام بگذارند. در این بیانیه که بهوسیله سخنگوی کاخ سفید خوانده شد، آمده است: امریکا برای تعهدات خود برای تأمین امنیت و آرامش برای دوستان خود که درگیر جنگ خلیج [فارس] نیستند، پایبند خواهد بود. تلاش ما در این مورد، فقط جلوگیری از تهدیدهای روزافزون که منافع حیاتی امریکا و جهان با آن روبهرو است و نیز تسریع حل جنگ ایران و عراق میباشد. هدف ما دستیابی به صلح است نه شرکت در جنگ و برافروختن آن. از سوی دیگر، سخنگوی کاخ سفید خاطرنشان ساخت: درصورت عدمتوجه به این قطعنامه، امریکا آماده است تا ظرف مدت نسبتاً کوتاهی، درمورد قطعنامه دوم که هدف از آن افزایش ارزش قطعنامه اول است، تلاش نماید» (روزنامه رسالت، 30 /4 /1366، ص آخر، خبرگزاری فرانسه).
آلمان غربی نیز به ایران هشدار داد که درصورت خودداری از پذیرفتن قطعنامه، با انزوای بیشتری روبهرو خواهد شد. خبرگزاری رویترز با اعلام این خبر به نقل از منابع دیپلماتیک، میافزاید: «هانس دیتریش گنشر، وزیرخارجه آلمان، بهطور روزافزونی بهعنوان پل بین غرب و ایران عمل کرده و با آقای ولایتی، وزیرخارجه ایران، در تماس بوده است» (خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه "گزارشهای ویژه"، شماره 123، 30 /4 /1366، ص 14، بن - خبرگزاری رویترز، 29 /4 /1366).

حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی نماینده امام در شورای عالی دفاع، در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در پاسخ به این سؤال که "مسئلهای که هماکنون مسئله روز است، قطعنامه (598) شورای امنیت است که امروز گفته میشد متن پیشنویس را تمام کردهاند و به تصویب میرسد. آخرین موضع ایران دراینباره چیست؟ " پاسخ داد: «چیزی را که الآن آوردهاند (قطعنامه 598) دو سه نکته جدید در خود دارد. یکی اینکه شروع کردهاند از متجاوز حرفزدن و دنبال جنگافروز رفتن که این، خود نقطه مثبتی است، اما کیفیت کار مشخص نیست. دیگر، تحریم تسلیحاتی طرفی است که قطعنامه را نپذیرد. به هر طریق، نکات قابلتأملی ممکن است در این قطعنامه برای ما وجود داشته باشد. درعینحال، مجموعه آن تأثیری در روند جنگ نخواهد داشت و به نظر ما با توجه به سابقه شورای امنیت و مسائلی که در همین قطعنامه وجود دارد، باید گفت از سر صداقت و مبتنی بر واقعیتها نیست. آنها اگر صداقت داشتند، باید در همین قطعنامه صریحاً متجاوز را معرفی میکردند. عراق که شدیداً مستأصل است و از سال 1364 به این طرف، بیشترین ضربهها را از جانب ما خورده است، ظاهراً از هرگونه پیشنهاد آتشبس، بازگشت به مرزهای گذشته و دیگر موارد، استقبال میکند. در حقیقت برای دنیا روشن است که طرف متجاوز کیست و این نکتهای است که حتی خود عراقیها هم یکبار به آن اعتراف کردهاند؛ به این نحو که گفتهاند: طرف آغازکننده جنگ مهم نیست، باید طرف ادامهدهنده این جریان هم مشخص شود.» (روزنامه اطلاعات، 1 /5 /1366، صص 8 و 13.).
عوامل مؤثر در تصویب قطعنامه 598
لازم به توضیح است که تصویب قطعنامه 598 شورای امنیت ناشی از توافق و هماهنگی دو ابرقدرت امریکا و شوروی دربارهٔ چگونگی خاتمهٔ جنگ بود. این هماهنگی ابرقدرتها ناشی از حوادثی بود که در اواخر سال 1365 و اوایل سال 1366 رخ داد؛ ازجمله عملیات کربلای5 و افشای ماجرای مک فارلین که به اختصار اشاره میشود:
1- پیروزی بزرگ ایران در عملیات کربلای5 و توانایی تثبیت مناطق تصرفشده در این عملیات در شرق بصره و همچنین تثبیت تصرفات عملیاتهای قبلی ازجمله شهر فاو، قدرت نظامی ایران و روند روبهرشد آن، از عوامل مهم و مؤثر در ارزیابی ناتوانی نظامی عراق بود که موردتوجه ناظران و کارشناسان نظامی قرار گرفت.
عملیات کربلای5 که در سختترین شرایط نظامی صورت گرفت و نزدیکشدن قوای ایران به بصره را درپی داشت، بر تمامی تردیدها درمورد توان نظامی ایران پایان داد و قدرت برتر ایران را در عملیاتهای زمینی نمایان ساخت. پیروزی در این عملیات این باور را پدید آورد که ایران با اتکا بر تواناییهایش قادر است حقوق حقه خود را از موضع برتر پیگیری و برای تأمین آن پافشاری کند. برخی از کارشناسان نیز در ارزیابی موفقیت ایران به همین نتیجه اذعان کردند. شهرام چوبین (عضو مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک لندن) دراینباره گفت: «من فکر میکنم که ایرانیها در مرحله جدیدی از جنگ قرار گرفته و به خود اعتماد پیدا کردهاند و این امر در سال 1985 و احتمالاً از سال 1984 در حملات مجنون و هویزه به چشم نمیخورد. آنها دلیلی نداشتند که فکر کنند که قادر به پیروزی میباشند. ولی عملیاتهای "فاو"، "مهران" و "کربلای5" در سال گذشته به آنها نشان داد که به این امر قادر میباشند و هماکنون برای کسب پیروزی عجله دارند.»
2- شکست امریکا در ماجرای نزدیک شدن پنهانی به ایران که به "ماجرای مک فارلین" و "ایران گیت" مشهور شد. امریکا که سالها نوعی ارتباط با ایران را در سیاستهایش دنبال میکرد اینبار با ابتکار عملِ برخی از عوامل سیاست خارجی، در مرحله اول اقدام خود رابطهای مخفیانه را برگزید که با افشای آن، این اقدام عملاً متوقف شد. این مسئله علاوه بر شکست تلاشهای پشت پرده امریکا و انعکاس گسترده آن، عوارض متعددی را گریبانگیر هیئت حاکمه امریکا کرد که ازجمله آن واردشدن لطمه اساسی به سیاست خارجی این کشور در جوامع غربی بود؛ زیرا کشورهای غربی تصور نمیکردند که امریکا برای دستیابی به برخی منافع سیاسی، دست به رابطه پنهانی با ایران بزند. در این میان نگرانی کشورهای عرب خصوصاً کشورهای حوزه خلیجفارس که هر کدام با برخورداری از پشتیبانی سیاسی امریکا به نحوی در جریان جنگ، با عراق همکاری میکردند قابل درک بود.
در این اوضاع و با توجه به موقعیتی که ایران در صحنههای نظامی و سیاسی کسب کرده بود، تلاش برای مهار ایران تشدید گردید تا از دستیابی ایران به پیروزی قطعی در جنگ جلوگیری شود. در وهله اول دو ابرقدرت توافق کردند که از اهرم شورای امنیت استفاده کنند.
ازجمله عواملی که به توافق ضمنی دو ابرقدرت برای تصویب قطعنامهای برای توقف جنگ انجامید، در موارد زیر قابل جستوجو است:
- روی کار آمدن دولت گورباچف در شوروی و تمایل این دولت برای نزدیکی به غرب و کاهش تشنجات بین دو ابرقدرت و در گام اول حل مشکل جنگ ایران و عراق.
- تلاش امریکا برای جبران شکست در ماجرای مک فارلین و جلوگیری از تبعات منفی آن در میان کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس.
- توانایی ایران برای مقابله به مثل در مقابل حملات هوایی عراق در خلیجفارس و احتمال گسترش جنگ در خلیجفارس.
- ناتوانی عراق در کسب برتری مطلق هوایی در خلیجفارس و ناتوانی در قطع کامل صدور نفت ایران.
علاوه بر عوامل فوق، تجربه مشترک امریکا و شوروی در ضربات نظامی که در خلیجفارس متحمل شدند، موجب فهم مشترک این دو کشور از دیگر ابعاد گسترده جنگ شد که در هماهنگی و سرعت بخشیدن به ایجاد معادلاتی که به تصویب قطعنامه 598 در شورای امنیت انجامید، مؤثر واقع شد. حمله قایقهای تندرو به کشتی روسی ایوان کارسیف و همچنین اصابت مین به نفتکش روسی مارشال چخوف از یک طرف و از طرف دیگر حمله هواپیمای عراقی به ناو امریکایی استارک که 27 تن از ملوانان آن کشته شدند، نشاندهنده بخشی از آثار تشنج در خلیجفارس بر دو ابرقدرت است. البته حمله به ناو استارک نشانه بارزی از تمایل عراق به گسترش جنگ و درگیر ساختن قدرتهای بزرگ در خلیجفارس است. هرچند کشوری که مین را در سر راه نفتکش روسی کار گذاشت بهروشنی مشخص نشد، ولی اگر طبق گزارشهای رسانههای غربی، ایران را عامل حمله به این نفتکش روسی بدانیم، نشانههای بارزی از عزم ایران را در اجرای سیاست مقابلهبهمثل و شعار "خلیجفارس یا برای همه یا برای هیچکس" درمییابیم.
گفتنی است که هرچند کشورهای عضو دائمی شورای برای تصویب قطعنامه به تصمیم جدی رسیده بودند، اختلافاتی در نحوه تنظیم قطعنامه، تلاش هریک از اعضای دائمی خصوصاً امریکا و شوروی در به دست گرفتن ابتکار عمل در ایجاد یا هدایت وقایع منطقه تا سطح بینالملل، که گاه بهصورت رقابتهای دوجانبه در منطقه خودنمایی میکرد، تصویب قطعنامه را به تعویق انداخت.