فائزون|شهید محمود دولتی مقدم

شهید محمود دولتی مقدم

فائزون شهید محمود دولتی مقدم رامعرفی می کند این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامه اش عنوان کرده است: با وحدت و انسجام خود مشت محکمی به دهان تمامی زورگویـان، خـصوصاً اسـتکبار جهـانی وارد نمایید.

نام:محمود

نام خانوادگی:دولتی مقدم

نام پدر:غلامعلی

محل تولد:بابل

تاریخ تولد:۱۳۴۵/۶/۲

تاریخ شهادت:۱۳۷۱/۱۰/۲۷

محل شهادت:جاده زاهدان زابل

تحصیلات:پایان دوره راهنمایی

کدخبر : 3109 | تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۲/۱۳|۱۷:۵۲

به گزارش فائزون در وصیت نامه شهید محمود دولتی مقدم عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است

 هشت سال دفاع مقدس امت اسلامی ایران بزرگ، تابناكتـرین فـراز تـاریخ انقـلاب ارزشـمند اسلامی است.

 خدا[ي] بزرگ اگر مـن دسـت از بنـدگی برداشـته ام، تـو اي معبـود مـن دسـت از خـدایی بـر نمیداري.

 معبودا: سپاس ترا که من نبودم تو بودم کردي.

 خدایا از خودت میخواهم که این وصیتنامه را وصیتنامه آخرم قرار دهی.

 پدر جان هیچگاه شکایت از مشیت پروردگار ندارم.

 این را از دل کوچکم به یاد نگهدارید که دنیا بی وفاست.

سفارش به شما حضرات این است که هرگز از یاد [خدا] غافل نشوید.

 تمامی دستورات احکام الهی را سرلوحه بر زندگی خود قرار دهید.

 تنها مکتب امام و انقلاب شکوهمند اسلامی، براي رهایی و رشد تعالی انسان و اسلام و جامعـه اسلامی مؤثر است.

 با وحدت و انسجام خود مشت محکمی به دهان تمامی زورگویـان، خـصوصاً اسـتکبار جهـانی وارد نمایید.

                                                                                                            بسم االله الرحمن الرحیم

ولَا تَحسبنَّ الَّذینَ قُتلُوا فی سبِیلِ اللَّه أَمواتًا بلْ أَحیاء عنْد ربهِم یرْزقُونَ فَرِحینَ بِمـا آتَـاهم اللَّه منْ فَضْله ویستَبشرُونَ بِالَّذینَ لَم یلْحقُوا بِهِ منْ خَلْفهِم أَلَّا خَوف علَیهِم ولَا هم یحزَنُونَ یستَبشرُونَ بِنعمۀٍ منَ اللَّه وفَضْلٍ وأَنَّ اللَّه لَا یضیع أَجرَ الْمؤْمنینَ. (سورة آل عمران آیـه 169 تا 171(البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده انـد، بلکـه زنـده در حیـات ابـدي شـدند و در نـزد خداوند متنعم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی که از خداوند نـصیبشـان گردیـد شـاد مانند و آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته انـد و بعـداً در بـین آنهـا بـراي آخـرت خواهنـد شتافت، مژده دهند که از مردن هیچ نترسند و از فوت متاع دنیا هیچ غـم نخورنـد و آنهـا را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد». با سلام و درود به ارواح شهدا[ي] اسلام و امام شهیدان(ره) انقلاب اسلامی و بـا سـلام به محضر مقام معظم رهبري وصیتنامه خود را آغاز می نمایم: هشت سال دفاع مقدس امت اسلامی ایـران بـزرگ، تابنـاكتـرین فـراز تـاریخ انقـلاب ارزشمند اسلامی است. این دلاوريها و ایثارگريها[ي] عظیم که خیال پردازی هـاي تمـامی قدرتهاي شیطانی و در رأس آنان استکبار جهانی را باطل و خنثـی نمـود و برتـري کامـل ایمان و عزم [و] اراده ملتها را بر همه قدرتهاي باطـل نمایـان کـرد، بـه دسـت بهتـرین فرزندان راستین اسلام خصوصاً ادامه دهندگان راه سرخ سرور شهیدان تحقق بخشید. همـین انگیزه پاك و عظیم بود که خداوند منّان بـه حقیـر توفیـق داد کـه در حـین نوجـوانی وارد عرصه هاي حق علیه باطل شوم. ولی خدایا شرمنده [و] شرمسار هستم علیرغم این که جبهه به جبهه و سنگر به سنگر به دنبال گمگشته خود که شهادت نام دارد، بـه آن متأسـفانه نائـل نگشتم ولی خداي بزرگ به لطف و مرحمت تو نا امید نیستم. خدایا بندة سر تا پاي تقـصیر را ببخش و بیامرز. من در پیشگاهت سرافکنده و روسـیاهم و لحظـه لحظـه اي کـه در ایـن جهان نفس کشیده ام، توأم با خطا و نافرمانی بوده و اي خدا[ي] بـزرگ اگـر مـن دسـت از بندگی برداشته ام، تو اي معبود من دست از خدایی بـر نمـیداري. خـدایا اگـر از مـال دنیـا چیزي در اختیار ندارم، نگران نیستم زیرا که باورم این است که این دنیا فـانی و زودگـذر و موقت است. معبودا، سپاس ترا که من نبودم تو بودم کردي. وجود نداشـتم تـو وجـودم بخـشیدي و اشرف مخلوقات نمودي و در آسمان و زمین از میان این همه ادیان مختلف، مـسلمان زاده ام نمودي و در میان مسلمانان از شیعیان قرار دادي و عشق پیامبران و امامـان خـصوصاً عـشق مرتضی علی(ع) آقا امام حسین(ع) حضرت فاطمه زهرا(س) ،(حضرت زینـب(س ( و آقا ابوالفضل العباس(ع) را در گوشه دل بیتابم قرار دادي. خدایا از خودت میخواهم که این وصیتنامه را وصیتنامه آخرم قرار دهی زیرا کـه از بس وصیتنامه نوشتم خسته شده و بـه آن آرزو[ي] دیرینـه و قلبـی خـود متاسـفانه نائـل نگشتم. زیرا که مدتهاست که از جانم سوز و آتش درد و جدایی برمیخیزد. اکنون با دنیایی مملو از غم و اندوه و رنج ماندن و پوسیدن، به سویت مـیآیـم و طلـب  فوز عظیم شهادت را مینمایم. خداي من آخر تا کی شـاهد لبیـک گفـتن بهتـرین بنـدگان خودت به سویت باشم و آنها را نظاره گر باشم. خدایا شهدا را میگویم و وقتـی در مراسـم تشییع جنازه شهیدان قرار میگیرم، از روح ملکوتی آنان درخواست میکـنم کـه حقیـر [را] نیز لایق پیوستن [...] به خیل شهیدان راه خودت [نصیب] شود. پدر جان به عنوان فرزند کوچکتان که شرمنده زحمات چندین ساله تان بـراي خـویش هستم، یاد بیش از 45 سال زحمت و تلاش و سختی را بر پیکر خسته تـان حـس مـیکـنم، تویی که با یک چشم [و] سوزن و درفش علاوه بر اداره امـورات زنـدگی مـادر بـرادران و خواهران امورات معیشتی خانواده ما را نیز عهده دار شدي، امیدوارم این همه زحمتـی [کـه] بنده ایجاد نمودم ما را ببخشید. زیرا که خود به آنچه که به من مـساعدت نمـودي محتـاج بودي. پدر جان شکایت از مشیت پروردگار ندارم و در عوض به شما افتخار میکنم که بـا همه مشکلات و سختیها با قامتی به اسـتواري ایمـان ایـستاده ایـد و عظمـت آدمـی را بـه بی نیازي از خلق میدانستی و همچنان شاکر خداوند تبارك و تعالی بوده اید و هستید. مادر جان از زمانی که برایم از سرور شهیدان آقا امام حسین(ع)گفته بودي و سـردار  کربلاي او را یعنی قمر بنی هاشم  آقا ابوالفـضل العبـاس(ع( را بـه مـن شناسـاندي و از غریبی و تنهایی و بی کسی اش برایم مصیبت و رباعی ها خوانـده بـودي، بـرایش گریـستم و اشکها بر آن سر بی تن ریختم و ناله ها و آه جان سوز براي یارانش و همچنین براي اسیري زینب(س ) و کودکانش کشیدم. پس مادر مهربانم که هرگز زحمـات بـی حـد و حـساب شما را فراموش نمی نمایم اگر مواجه با این شدید که بنـده بـه آرزوي خـود نائـل گـشتم هرگز روحیه خود را از دسـت ندهیـد و همـان سـعۀصـدر و صـبري را کـه در خـصوص مفقودیت برادر عزیزم حاج صفر نشان داده بودید، آن را ادامه دهید. و اگر خواسـتید بـرایم اشکی از دیدگانتان جاري نمایید، حتماً آقا و مولاي و سرور شهیدان را مد نظر خود قـرار دهید. زیرا که اشک بدون یاد و نام آقا امام حسین(ع )معنی ندارد . برادران و خواهران[م] شریفم: بارها برایتان گفته ام و باز هم میگویم و این را از دل کوچکم بـه یـاد نگـهداریـد، کـه دنیـا بی وفاست و ارزش دل بستن به زرها و زیورها[ي] آن را ندارد. و چـشم دل بـه ذخـایر آن بستن، چیز بیهوده میباشد. شما را سفارش مینمایم کـه سـفارشهـا و توصـیه هـاي بـرادر ارشدمان (حاج جعفر) را مو به مو اجرا نمایید و [...]  زیرا که حقیر بعد از خدا از لحـاظ  معنوي هر چه دارا هستم مرهون زحمات و راهنماییهـاي [...]و بـسیار ارزشـمند ایـشان می باشد. در پایان سفارش به شما حضرات این است که هرگز از یاد [خدا] غافل نـشوید و تمامی دستورات احکام الهی را سرلوحه بر زندگی خود قرار دهید. خصوصاً نماز را به سـر وقت به صورت جماعت برپاي دارید. تا موجب رضایت خداوند قادر و توانا فراهم گـردد تا در روز قیامت در مقابل خدا و خوبان خدا انشاءاالله شرمنده و شرمسار نگردیم. همسر عزیزم و لایقم: از حضور گرانقدرتان معذرت و پوزش میطلبم. زیرا کـه ایـن مـدت دو سـه سـاله زندگی مشترك حقیر با حضرتعالی نتوانستم به نحو احـسن حـق مطلـب را انجـام دهـم. انشاءاالله که از این بابت بنده را کما فی السابق مـورد عفـو قـرار مـیدهیـد. همـسر مهربـانم چنانچه خداوند ما را لایق دانست و اولادي عطا نمود، کمال مراقبت و مواظبت را از او بـه عمل آورید. تا انشاءاالله او هم بتواند در این دنیا[ي] زودگذر تمامی احکام الهی را بـا قـوت انجام دهد و انشاءاالله ادامه دهندة خوبی براي پدر خـود شـود. از ایـنکـه نتوانـستم وسـایل زندگی آبرومندانه اي براي شما تهیه نمایم، شرمنده هستم. و آخرین وصیت بنده به شما این است که زندگی بعد از من را با کمال آرامش انشاءاالله ادامه دهید. در پایان سخنی با دوستان و آشنایان و امت حزب االله منطقه سیستان: برادران و خواهرانم که به شما از صمیم قلب عـشق و علاقـه مـی ورزم مـرا ببخـشید و برایم طلب آمرزش کنید. ساختن خویش و همنوعان خود را سرلوحه کارهایتان قرار نمـوده و با برخوردهاي اسلامی بی مسئولیتها و بی تفاوتها را مسئول بار بیاورید. سوءظن و یـا هر عامل ضد الفت قلبی را در خود راه نداده و باز هم بدانید که تنها مکتب امـام و انقـلاب شکوهمند اسلامی براي رهایی و رشد تعالی انسان و اسلام و جامعه اسلامی مـؤثر اسـت و هنوز زمزمه و نغمه اي غیر از اسلام را فرصت گسترش و رشد و پیشروي ندهیـد. زیـرا کـه باعث به هدر رفتن زحمات چند صد ساله پیامبران امامان و انسانهـاي شـریف و مـومن را در بر خواهد داشت. در پایان از همه عزیزان میخواهم دست از حمایت ولی فقیه و مقام عظما[ي] ولایت و  فرمانده کل قوا برنداشته و اوامر [...] را با تمامی وجودتان به سر منزل عمل برسـانید و بـا و] وحدت و انسجام خود مشت محکمی [به] دهان تمامی زورگویـان خـصوصاً اسـتکبار جهانی وارد نمایید و از خون شهیدان از صدر اسلام تا کنون پاسداري عملی نمایید. خـــدایا چنـــان کـــن ســـرانجام کـــار تــو خــشنود باشــی و مــا رســتگار «والسلام» حقیر محمود دولتی مقدم 71/3/5 پنجم خرداد ماه هفتادویک

 

ارسال نظر






captcha
ارسال