فائزون|کمک‌های مردمی در طول دوران دفاع مقدس بسیار متنوع بود/همة اقدامات توسط خودمان انجام می‌شد تا خانواده‌‌ها دچار زحمت نشوند

گزارشی از اقدامات سپاه استان دردوران دفاع مقدس؛

کمک‌های مردمی در طول دوران دفاع مقدس بسیار متنوع بود/همة اقدامات توسط خودمان انجام می‌شد تا خانواده‌‌ها دچار زحمت نشوند

کمک‌های مردمی در طول دوران دفاع مقدس بسیار متنوع بود این کمک‌ها را می‌توان به دو بخش مادی و معنوی تقسیم کرد.

کدخبر : 30342 | تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲|۱۳:۱۵

فائزون گزارشی از اقدامات سپاه استان دردوران دفاع مقدس و نقش پشتیبانی کننده در جنگ را منتشر کرد.

جناب سرهنگ فقیری 23 خرداد 1396

-‌ نحوة اطلاع‌رسانی به اقشار مختلف برای جذب کمک‌های مردمی و ارسال به مناطق جنگی

یکی از مأموریت‌های مختلف سپاه، وظایفی بود که بر‌عهدة «تعاون‌ امو‌ر شهدا» گذاشته شده بود؛ این وظایف عبارت بودند از: اعزام‌ رزمندگان و داوطلبان به جبهه‌ها، بررسی‌ وضعیت مجروحان و شهدای جنگ، رسیدگی به وضعیت خانوادة رزمندگان و برطرف کردن نیازمندی‌های آنها و... . همچنین ستادی به نام «ستاد پشتیبانی‌ جنگ» در هر استان دایر شده بود که شعبه‌هایی هم در شهرستان‌ها داشت؛ ازجمله وظایف‌ آن ستاد، بررسی‌ نیازمندی‌های جبهه و اعلام آن به مردم برای جذب کمک‌هایشان از‌طریقِ شبکه‌های مختلف مانند‌ بسیج بخشداری‌ها، فرمانداری‌ها، جهاد سازندگی وقت، شورای روستا، روحانی مساجد و حتی اطلاع‌رسانی نفر‌به‌نفر و به‌صورتِ زبانی و‌... بود.

- نوع اقلام مورد نیاز

کمک‌های مردمی در طول دوران دفاع مقدس بسیار متنوع بود. این کمک‌ها را می‌توان به دو بخش مادی و معنوی تقسیم کرد؛ کمک‌های معنوی: مثلاً فردی نذر می‌کرد که با ماشین شخصی وسایلِ جمع‌آوری شده را در سطح استان و یا برای اعزام به جبهه جابه‌جا کند. کمک‌های مادی: این نوع کمک‌ها برخی نقدی بود؛ مانندِ وجه نقد، انواع و اقسامِ طلا و جواهرات و... . برخی نیز غیر‌نقدی بود: شامل انواع پوشاک، لباس، گرم‌کن، دستکش، پتو، خشکبار؛ انواع خوراکی‌ها مانندِ کمپوت، نان‌ خشک، کشک‌ زرد‌ زابلی، کشک‌ سفید، گندم، جو، قند، نبات، حبوبات؛ میوه‌های تازه و نوبرانة فصلی مثلِ انگور یاقوتی‌ زابل، که زودتر از همه‌جا به عمل می‌آمد و... . حتی مواردی از‌قبیلِ گوسفند‌ زنده نیز به جبهه‌ها ارسال شده و سپس در آنجا ذبح می‌شد.

البتّه در اوایل کمک‌ها چندان هدفمند و قانون‌مند نبود و تنوع خاصی نداشت. بیشتر گرم‌کن ارسال می‌شد. به‌مرور شرایط خیلی بهتر شد، برنامه‌ریزی دقیق‌تری در این زمینه انجام شده و کمک‌ها نیز بسیار متنوع شد؛ به‌گونه‌ای که مردم وسایل نقلیه مثل خودرو یا دارو‌های محلی و پشه‌بند و... نیز ارسال می‌کردند.

- نحوة بسته‌بندی‌ اقلام جمع‌آوری شده و ارسال به جبهه

خوشبختانه مردم همکاری بسیار خوبی داشتند و تقریباً همة کار‌ها خودجوش انجام می‌شد. بسته‌بندی‌های اولیه و کوچک معمولاً در روستا‌ها توسط مردم انجام شده و به مرکز‌ شهرستان ارسال می‌شد. در آنجا عملیات تفکیک‌سازی‌ اقلام توسط مردم (خانم‌ها و آقایان) که در طرح «انصارالمجاهدین» (تمامی‌مردمی‌که داوطلب‌ کمک به رزمندگان بودند، اسم‌شان را در این طرح می‌نوشتند) ثبت نام کرده بودند، بهخوبی و بادقت ویژه انجام می‌شد. خانم‌ها بسته‌بندی جزئی و آقایان بهصورت کلیتر بسته‌بندی می‌کردند. حتی وسایلی که احتمال فاسدشدن داشت، در بازار تبدیل به احسن می‌شد.

کار‌های یدی را بیشتر آقایان انجام می‌دادند؛ ولی در‌مجموع میزان کمک خانم‌ها در این بخش خیلی بیشتر بود. همة این امور توسط مردم انجام می‌شد و دولت هیچ نقشی نداشت. میزان کمک‌های ارسالی به جبهه در استانداری و ‌ستاد کمک‌های مردمی ثبت می‌شد. این کمک‌ها در اوایل‌ جنگ به‌صورتِ موردی، ولی بعد‌ها به‌صورتِ کاروانی (کوچک و بزرگ) به جبهه‌ها ارسال می‌شد.

ارائة خدمات به خانوادة رزمندگانِ بسیجی و پاسدار توسط تعاون سپاه

- نحوة شناسايی خانواده‌های تحت پوشش رزمنده

برادران رزمنده‌ای که از جبهه برمی‌گشتند، مانند شهید میرحسینی، به روستا‌های مختلف‌ می‌رفتند، از مردم آنجا تقدیر و تشکر می‌کردند و از رشادت رزمندگان، نیاز‌ها و تقویت جبهه برایشان می‌گفتند و بدین روش‌ مردم را برای ثبت‌نام در جبهه تشویق می‌کردند.

هم‌زمان با ثبت‌نام افراد، پرونده‌ای تشکیل شده و اطلاعات تکمیلی او در آن ثبت می‌شد. تعاون امور ایثارگران، اطلاعات جمع‌آوری‌شده را به‌صورت منطقه‌ای (بخش، روستا و محله) منظم می‌کرد و منطقه‌بندی می‌شد. لیست‌ هر منطقه و مسیر مشخص را به یک اکیپ می‌دادند. اکیپ‌ها معمولاً از یک گروه 3، 4 یا 5 نفره که اکثر اوقات یک خواهر هم همراه‌شان بود، تشکیل می‌شد. معمولاً سرکشی‌ها هفته‌‌ای بود و هر هفته یک نوبت سرکشی از خانوادة رزمندگان انجام می‌شد. ماشین‌ سرکشی هم بیشتر مواقع جیپ یا سیمرغ تحویلی از اداره‌های مختلف بود. در شهرستان‌ زابل بالغ‌بر 12000 نوبت رزمنده اعزام شدند و از این تعداد نزدیک‌ به 30000 پرونده موجود بود. به‌جرأت می‌توان گفت، رزمنده‌ای که بدون کمک و سرکشی از خانواده و یا بدون پرونده باشد، وجود نداشت.

اکیپ‌های اعزامی ‌از تعاونِ سپاه، در آغاز از خانواده‌ها به‌خاطر رشادت رزمندگان تقدیر و تشکر می‌کرد و در بین حرف‌ها و ارتباط برقرار‌‌کردن‌ها، از مشکلات آنها آگاه شده و در لیست‌هایی که به‌همین‌منظور از قبل تهیه شده بود، ثبت می‌شد. البتّه برخی از نیازها توسط خودِ خانواده‌ها اظهار می‌شد، برخی موارد با مشاهدات‌ اکیپ و برخی نیز به‌واسطة کسب اطلاع‌ از اهالی محل ثبت می‌شد.

- نوع خدمات ارائه‌شده به خانوادة رزمندگان

برای رفع مشکلات خانوادة رزمندگان، سعی می‌شد از خود اهالی روستا کمک گرفته شود و برخی موارد نیز از‌طریقِ تعاون سپاه حل می‌شد؛ از‌جملة این نیازمندی‌ها: آرد، سوخت‌، درو و برداشت محصول، کاه‌گل‌ پشت‌بام‌ منزل و... . در طول دوران‌ دفاع مقدس سعی شد برخی از امکانات و مایحتاج‌ اولیة جذب‌شده از ادارة بازرگانی و 15 خرداد با همان قیمت تعاونی به خانوادة رزمنده داده شود. خانواده‌هایی هم بودند که به‌خاطرِ رضای خدا به‌‌هیچ‌عنوان این کمک‌ها را قبول نمی‌کردند. پس از بازگشت رزمندگان‌ داوطلبِ بسیجی، مبلغ بسیار‌ کمی به‌ازای هر 3 ماه حضور در جبهه‌‌ به آنها مساعدت می‌شد؛ البتّه این خدمات در ازای رشادت‌ها و جان‌فشانی‌ رزمندگان بسیارناچیز بود.

اطلاع‌رسانی به خانوادة معظم شهدا و مجروحان و ارائة خدمات به آنان

اولین خبر‌ها در‌خصوصِ شهدا از‌طریقِ تلکس، توسط ستاد‌ معراج‌ شهدای مستقر در لشکر 41 ثارالله اطلاع‌رسانی می‌شد و در این مرحله عملاً اقدام‌ خاصی انجام نمی‌شد؛ ولی کارِ اصلی زمانی شروع می‌شد که از حرکت خودرو‌های حامل پیکر مطهر شهدا‌ برای انتقال‌ خبر می‌رسید. ابتدا جلسه در محل‌ تعاون‌ سپاه با حضور همکاران تشکیل شده و تقسیم‌ کار انجام می‌گرفت.

انجام همة امورِ مربوط به شهدا از‌جمله: تشییع، تدفین و انتقال خبرِ شهادت به خانواده، فقط به‌عهدة سپاه بود. معمولاً همراه ‌با پیکر مطهر شهدا، اطلاعات اولیة محل شهادت، طریقة شهادت و مشخصات شهدا داخل فرمی نوشته می‌شد و از‌طریقِ معراج‌ شهدا، همراه با شهید به ضمیمة جواز دفن‌ داخل تابوت موجود بود. پس از تحویل‌گرفتن‌ پیکر مطهر‌ شهید، آن را به سردخانه منتقل‌ می‌کردیم و طبق‌ تقسیم‌ کار انجام‌شده، هر گروه اقدامات خاص خود را انجام می‌داد. بر همین‌اساس، یک تیم شامل دو پاسدار و یک روحانی برای انتقال‌ خبر به خانوادة شهید اعزام می‌شدند. باتوجه به تجربیاتی که کسب کرده بودیم، به‌‌هیچ‌‌عنوان خبر‌ شهادت را صبح تا بعدازظهر اعلام نمی‌کردیم، فقط سعی می‌کردیم غروب این کار را انجام دهیم تا خانوادة شهید خیلی به‌زحمت نیافتد. در بدو ورودمان به روستا معمولاً سراغ افرادِ با‌نفوذ و تأثیرگذار بر خانوادة شهید؛ مثلاً ریش‌سفیدان، بزرگان، عموها، دایی‌ها و... رفته و از‌طریقِ آنها خبر را منتقل می‌کردیم و بعد از اینکه خانوادة شهید تقریباً آمادگی‌ لازم پیدا می‌کردند، به‌صورتِ رسمی‌ خبر را به آنها منتقل می‌کردیم. در همین ‌زمان هماهنگی‌های بعدی درجهتِ انجام‌ مراسم تشییع و تدفین، زمان و مکان، محل دفن شهید، خداحافظی با شهید و... با خانوادة او انجام می‌گرفت. در آن زمان با وجود امکاناتِ محدودی که داشتیم؛ درجهتِ برگزاری هرچه‌ با‌شکوه‌تر مراسم‌ تمام تلاش خود را می‌کردیم.

برای روز مراسم، یک عکس از شهید را در اندازة 50×30 و یا بزرگ‌تر نقاشی می‌کردیم؛ چون آن زمان دستگاه چاپ نداشتیم. همچنین با دستگاه پلی‌کپی بر‌حسبِ نیاز خانواده‌ها 200 یا 300 برگ اعلامیة ترحیم‌ مراسم روز سوم چاپ کرده و در اختیارشان قرار می‌دادیم. گاهی اگر اعضای درجه یک خانوادة شهید در شهرستان بودند، بنابه درخواست خانواده مراسم به تأخیر می‌افتاد –که البتّه خیلی‌کم و انگشت‌شمار بود-. در این مدت برخی اقلام‌ مصرفی‌ مورد‌نیاز خانوادة شهدا؛ مثلِ قند و چای و برنج و آرد و... تهیه شده و در اختیارشان قرار می‌گرفت. در روز تشییع‌ پیکر‌ مطهر‌ شهدا، ساعاتی قبل از شروع مراسم، خانوادة شهدا برای وداع و خداحافظی با پیکر شهید حاضر می‌شدند. در فاصلة انتقال خبر شهید به خانواده، گروهی دیگر از همکاران، پیکر مطهر شهید را برای وداع آماده می‌کردند.

گاهی صورتِ برخی از شهدا جراحت شدید داشت، ما سعی می‌کردیم صورتشان را تمیز و تا حدودی ترمیم کنیم تا خاطر خانواده‌ها خیلی مکدّر نشود. لازم به ذکر است که برخی از همکارانمان در زمان جابه‌جایی‌ شهدا و وسایلِ آنها‌ به‌دلیلِ آلوده‌بودن به مواد شیمیایی، دچار جراحت شده و حتی کسانی هم بودند که به همین دلیل، به درجة رفیع شهادت نائل شدند. ازجمله خدماتی که در این مرحله به خانوادة شهید داشتیم و جزء وظایفمان بود، عبارت بودند از: ایاب و ذهاب خانوادة شهید، جابه‌جایی‌ پیکر مطهر‌ شهید با آمبولانس برای خاکسپاری در روستا و زادگاهش، تهیه و آماده‌سازی قبر ‌و سنگ قبر، برگزاری مراسم با‌شکوه و درخور شأن شهید، مداحی در مراسم، برگزاری مراسم دعای توسل و کمیل در روز‌های بعد، قرائت بخش‌هایی از وصیت‌نامة شهید و بهره‌برداری و اثر‌گذاری معنوی در بین حضار و... . از‌جمله کار‌های فرهنگی که در این راستا انجام می‌شد، تحویل مدارک و وسایل شخصی شهید؛ مثلِ کیف و... به خانواده‌اش بود که طی مراسم و آیین خاصی با حضورِ روحانیون انجام می‌گرفت.

سرکشی و دلجویی از خانوادة شهدا و مجروحان

بعد از اتمام مراسم تدفین و تشییع، خواهران در تعاون‌ امور ایثارگران‌ سپاه‌، بیشترین و برجسته‌ترین نقش را در ارتباط با خانوادة شهدا، به‌خصوص شهدای متأهل، بر‌عهده داشتند و با اطمینان می‌توان گفت که نقش آنها از رزمنده کمتر نبود. در این سرکشی‌ها سعی می‌شد نیازمندی‌ها و مایحتاج‌ اولیه تأمین شود. حتی در اموری مثل دروِ محصول، ترمیم منزل، رفع‌ مشکلات حقوقی و یا احیاناً قضایی نیز به خانواده‌ها کمک می‌شد و گاهی به‌خاطر خانوادة شهدا مشکلات روستا نیز حل می‌شد؛ مانند ساختن پل، آسفالت جاده و... .

این خدمات به جانبازان نیز ارائه می‌شد. در هنگام سرکشی اگر نیاز بود، سعی می‌کردیم پزشک، پرستار یا حتی آمبولانس هم ببریم. هرچند این مورد بعد‌ها محدود شده و جزء وظایف بنیاد جانبازان شد. در‌مجموع سرکشی و دلجویی از خانوادة شهدا و جانبازان و برقراری ارتباط‌ عاطفی با این عزیزان خیلی‌زیاد بود. امیدوارم این امور دستگیر آخرتمان و دخیرة معنوی برایمان باشد. (مصاحبه با جناب سرهنگ فقیری 23 خرداد 1396).

ارائة خدمات به خانوادة رزمندگان بسیجی و پاسدار توسط‌ تعاون‌ سپاه

مصاحبه باجناب سرهنگ محمدعلی عربشاهی

براساس مناطق چندگانه و بخش‌های مختلف حوزة سیستان، لیست‌ رزمندگان‌ اعزامی‌ ‌هر منطقه قبلاً تفکیک و مشخص شده بود و اکیپ‌های اعزامی برای برنامه‌ریزی و سرکشی از خانواده‌ها بر‌اساس لیست اقدام می‌کردند. این اکیپ‌ها معمولاً از یک گروه 2 یا 3 نفره تشکیل می‌شد و براساس‌ اطلاعات‌ کسب‌شده از خانوادة رزمنده، زمانی‌که در منزل فقط خانم بود، حتماً یکی از خواهران همکار، همراه گروه بود.

در اکثر روستا‌های پر‌جمعیت، از بین مردم روستا افرادی به‌عنوان رابط داشتیم که با توجه به شناخت‌شان از مردم، نسبت‌به جمع‌آوری‌ اطلاعات درخصوصِ مشکلات خانوادة رزمندگان با ما همکاری داشتند. در بدوِ ورود به روستا، به سراغ رابطان یا شورای روستا رفته و طبقِ روال سرکشی از خانوادة رزمنده، بر‌اساس مشاهده‌های خودمان و یا اظهاراتی که خانواده به ما می‌داد، اطلاعات موردنیاز را جمع‌آوری کرده و مشکلات آنها را حل می‌کردیم.

در آن‌ زمان طرحی بود به نام «انصارالمجاهدین» که در این طرح خیلی از جوانان، پیرمرد‌ها، کسانی که بنابه دلایلی توانایی‌ رفتن به جبهه را نداشتند و یا رزمندگانی که از جبهه برگشته بودند، عضو بودند. از وظایف اعضای انصارالمجاهدین، کمک به خانوادة رزمندگان بود؛ به‌خصوص فعالیت‌هایی که نیاز به توانایی جسمی‌ داشت؛ ازجمله برداشت‌ محصول، درست‌کردن‌ بخش‌هایی از بنای ساختمان و منزل‌ رزمنده که تخریب شده بود و... .

خدمات‌رسانی به خانوادة رزمندگان روستایی، معمولاً توسط اعضای شورای روستا یا افرادی که عضو انصارالمجاهدین بودند یا حتی از روستا‌های دیگر انجام می‌شد. بخشی از خدمات‌ ارائه‌شده به خانوادة رزمنده از این طریق حل نمی‌شد و نیاز به مراجعِ بالاتر یا رفع‌ مشکل از‌طرفِ سایر‌ نهاد‌ها بود که توسط تعاون‌ سپاه نامه داده می‌شد و پیگیری انجام می‌گرفت.

بر‌اساس طرح انصارالمجاهدین، سرکشی از خانواده‌های شهدا و جانبازان 2 یا 3 هفته یک‌بار انجام می‌گرفت. فقط در زمانی که تعداد اعزام‌ها زیاد بود؛ مثل اعزام سپاهیان محمد(ص)، کمی با مشکل مواجه می‌شدیم و گاهی مواقع هر 3 ماه یک‌بار سرکشی از خانواده‌ها انجام می‌شد. در‌مجموع خانواده‌ها خیلی رضایت داشتند و روحیة ایثار و از‌خودگذشتگی حتی در بین آنها هم وجود داشت و اگر گاهی نارضایتی به‌وجود می‌آمد، به‌واسطة داشتن‌ روحیة بالا هیچ گلایه و شکایتی نبود.

یکی دیگر از خدمات‌ ارائه‌شده به خانوادة رزمندگان، برپایی‌ «فروشگاه‌ رزمندگان» در شهر بود. خدمات‌ این فروشگاه مختص‌ خانوادة رزمنده بود و بیشتر وسایل‌ موجود در آن، اقلام‌ مصرفی و خوراکی و بخشی از وسایل مورد‌نیاز خانواده ها بود. محل‌ تأمین‌ اقلام نیز وسایل‌ دریافتی از نهاد‌ها و تعاونی‌های موجود در سطح استان بود. در آن زمان سطح توقعات بالا نبود و اساساً نیاز‌های واقعی‌ رزمندگان تأمین می‌شد و خدمات‌ ارائه‌شده به هر خانواده در پرونده‌هایی که برای هر‌یک تشکیل شده بود، ثبت می‌شد.

اطلاع‌رسانی به خانوادة معظم شهدا و مجروحان و ارائة خدمات به آنها

هر زمانی که در جبهه عملیات می‌شد، اکثرِ خانواده‌ها نگران وضعیتِ رزمنده‌شان بودند و برای کسب‌ اطلاع به تعاون مراجعه می‌کردند که کمی کار را سخت می‌کرد. دربارۀ وضعیت‌ شهدا و جانبازان، معمولاً توسط تلکس که توسط لشکر 41 ثارالله ارسال می‌شد، کسب‌ خبر می‌کردیم.

دربارۀ شهدا بلافاصله تشکیل جلسه می‌دادیم. در این جلسه نمایندگانی از سپاه، ارتش، ژاندارمری و بنیاد‌شهید حضور داشتند و برای انجام مراسم تشییع، تدفین و... برنامه‌ریزی می‌کردیم. موضوع اطلاع‌رسانی به خانوادة شهدا فقط از‌طریقِ سپاه و آن هم از کانال‌ تعاون‌ سپاه انجام می‌شد. در‌این‌خصوص شاهد صحنه‌های‌ دلخراش و حزن‌انگیزی بودیم. بیشتر مواقع، مستقیماً به خانواده خبر نمی‌دادیم؛ مگر اینکه با خانوادة خاصی مواجه بودیم که از روحیة بالایی برخوردار بود و در چنین مواقعی حتماً همراهمان یک روحانی و یک خواهر‌ همکار بود. در سایر‌ موارد معمولاً از‌طریقِ شورای محل و یا اعضای درجه 2 خانواده؛ مثل عمو، دایی و... خبر شهادت‌ رزمنده به خانواده‌اش می‌رسید.‌ در این مرحله، عمدة خدمات ارائه‌شده‌ بر روی برگزاری مناسبِ مراسم، متمرکز بود. با مشخص‌شدن روز تشییع‌ پیکر شهید، یک ساعت قبل از شروعِ مراسم، از خانواده و نزدیکان شهید برای دیدار و وداع دعوت می‌شد و در این مدت وسیلة ایاب و ذهاب خانوادة شهید برعهدة تعاون بود و تلاش بر این بود تا رنج و زحمتی بر آنها تحمیل نشود. همة برنامه‌ها و هماهنگی‌ها در‌جهتِ برگزاری‌ مراسم تشییع، تدفین، آمبولانس،گروهِ موزیک و... بر‌عهدة تعاون‌ سپاه بود.

دربارۀ رزمندگان‌ جانباز هم، پس از کسب‌ خبر از وضعیت‌شان؛ اعم‌از میزان جراحت و مکان بستری و... اطلاع‌رسانی‌ لازم به خانواده می‌شد؛ ولی خدمات‌رسانی به جانبازان بر‌عهدة بنیاد جانبازان بود.

سرکشی و دلجویی از خانوادة شهدا و مجروحان

پس از برگزاری‌ مراسم، معمولاً طی چند‌مرحله سرکشی و دلجویی اولیه از خانواده انجام‌شده و از پرداخت حقوق شهید از‌طریقِ بنیاد‌ شهید اطمینان حاصل می‌شد و در این زمینه مکاتبات‌ لازم با بنیاد‌شهید انجام می‌گرفت و حتی نسبت‌به برطرف‌کردن مایحتاج و کمبود‌ها در مقاطعی تلاش خوبی می‌شد و سعی بر این بود به هر نحو‌ ممکن‌ خدماتی ارائه شود؛ چه از‌طریقِ فرماندهی‌ سپاه و چه از‌طریقِ مکاتبه با نهاد‌های مختلف و پیگیری‌های لازم. به‌هر‌حال سعی بر این بود که حداقل دو‌ ماهی یک‌بار سرکشی از خانوادة شهید انجام شده و از خانواده‌ها دلجویی شود.

دربارۀ جانبازان نیز سرکشی‌ لازم و دلجویی و تقدیر از آنها و خانواده‌شان به‌عمل می‌آمد و خدمات‌ اولیه از‌طریقِ تعاون انجام می‌شد؛ ولی خدمات‌ بعدی و بیشتر دربارۀ مشکلات، بر‌عهدة بنیاد جانبازان بود و مکاتبات‌ لازم انجام می‌شد.

مصاحبه با  محمدعلی کیانیان: 17/4/96

جذب کمک‌های مردمی‌

در مدتی که در بنیاد تعاونِ سپاه خدمت می‌کردم، بیشترین میزان فعالیتم در حوزة امور اداری، شامل تهیة لیست‌ شهدا به تفکیک‌ شهرستان‌ها، پیگیری‌های لازم به‌منظورِ برقراری حقوق و مزایا برای خانوادة شهید و همچنین انجام‌ برخی کارهای اجرایی در آن زمان بود.

دربارۀ جذب کمک‌های مردمی‌، معمولاً امکانات‌ مورد‌نیاز برای جبهه‌ها، از روش‌های مختلفی به مردم اطلاع‌رسانی می‌شد؛ ازجمله اعلام از‌طریقِ تریبون‌ نماز جمعه، مساجد محل و روحانیون‌ با‌نفوذ در سطح شهر بود؛ مثلاً در آن ایام توسط حجةالاسلام شهید مزاری در مراسماتی که به هر دلیل در سطح شهر بود؛ مثلِ انواع مراسم ادعیه‌خوانی، برپایی‌ جشن‌ها و ایام‌ سوگواری‌ ائمه (ع) و...، نیازمندی‌های جبهه به اطلاع مردم می‌رسید و الحمدالله استقبال خوبی هم می‌شد. البتّه خاطرم نیست سیر جمع‌آوری و بسته‌بندی‌ اقلام چگونه بود و در این زمینه نقش چندانی نداشتم.

ارائة خدمات به خانوادة رزمندگان‌ بسیجی و پاسدار توسط تعاون‌ سپاه

در آن زمان در ‌مجموعة تعاون‌، دایرة مددکاری داشتیم که خواهران بیشترین نقش را در آن داشتند و اکثرِ مواقع اکیپ‌های 3 نفری ار خواهران به‌منظورِ دلجویی و بررسی‌ نیازمندی‌های خانوادة رزمندگان بسیجی و پاسدار، امر سرکشی را بر‌عهده داشتند. این گروه‌ها نتایج بررسی و مشکلات خانواده‌های‌ رزمندگان را جمع‌آوری کرده و به مسئول‌ تعاون تحویل می‌دادند، بعد از آن برای رفع این مشکلات برنامه‌ریزی می‌شد. اکثر‌ نیاز‌ها معمولاً مواردی از‌قبیلِ نیازمندی‌های مالی؛ مثلِ اجاره‌خانه‌ها، مشکلات‌ تحصیلی و مدارس‌ فرزندان و بیماری اعضای خانوادة رزمنده بود.

اطلاع‌رسانی به خانوادة معظم‌ شهدا، مجروحان و ارائة خدمات به آنها

در آن زمان به محض ‌اینکه عده‌ای مجروح و یا شهید می‌شدند، به‌وسیلۀ تلکس به ما اطلاع می‌دادند. لیست شهدا جداگانه ارسال می‌شد و اکثرِ مواقع پیکر مطهر شهدا از جبهه تا کرمان توسط خود لشکر 41 ثارالله حمل می‌شد. بعضی مواقع برای تحویل‌گرفتن پیکر شهدا با ماشین به کرمان می‌رفتیم. جواز دفن به‌همراه پیکر شهید بود. معمولاً برخی از همکاران که توانایی و تجربة لازم را داشتند، برای اطلاع به خانوادة شهید این مأموریت را انجام می‌دادند.

همة امور و برنامه‌ها در‌جهتِ برپایی‌ مراسم تشییع و تدفین بر‌عهدة سپاه بود و هماهنگی‌ لازم در این زمینه با بنیاد شهید و سایر دستگاه‌ها انجام می‌شد. خدماتی همچون تهیة وسیلة ایاب‌وذهاب در طول برگزاریِ مراسم برای خانوادة شهید، هماهنگی با خانواده‌ها و انتقال آنها به محل‌ برگزاری‌ مراسم برای وداع با شهید، برپایی‌ حجلة شهید و‌... معمولاً خدمات اولیه‌ای بود که به خانواده‌ها داده می‌شد و از وظایف بنیاد‌ تعاون‌ سپاه بود. یکی از کار‌های محول‌شده به بنده در طول این مدت، پیگیری و هماهنگی با بنیاد شهید در‌جهتِ برقراری‌ حقوق شهید از‌طریق آن بنیاد بود. همة کار‌ها توسط خودمان انجام می‌شد تا خانواده‌‌ها دچار زحمت نشوند.

در‌خصوص مجروحان نیز، از‌طریقِ تلکس وضعیت عمومی ‌و همچنین مکان‌ بستری به ما اعلام می‌شد‌ تا به خانواده‌ها اطلاع‌رسانی شود‌ و اکثر مواقع بعد از عملیات، وسایل شخصی‌ شهدا و مجروحان بسته‌بندی شده و مشخص می‌شد و توسط لشکر 41 ثارالله‌ به کرمان ارسال می‌شد. خودمان می‌رفتیم، وسایل را تحویل می‌گرفتیم و بعداً به خانوادة آنها برمی‌گرداندیم.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر






captcha
ارسال