فائزون|شهید مجید بشارتی

شهید مجید بشارتی

فائزون شهید مجید بشارتی رامعرفی می کند این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامه اش عنوان کرده است، خود را از صحنه کنار نکشید ، زیرا ضد انقلابیون که دست پروردة آمریکای جنایت کار هستند، همین را می خواهند.

نام:مجید

نام خانوادگی: بشارتی

نام پدر:اسماعیل

محل تولد:زابل

تاریخ تولد:۱۳۴۲/۱۱/۱۰

تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۵

محل شهادت:شلمچه

عملیات:کربلای ۵

تحصیلات:سیکل- راهنمایی

دین:اسلام

مذهب:شیعه

کدخبر : 8356 | تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۸/۱۳|۱۳:۳۸

فائزون شهید مجید بشارتی را به نقل از کتاب عرشیان هم آشیان معرفی می کند.

دو برادر ، دو مونس ، دو همسنگر ، دو همرزم و دو شهید از خانواده « حاج اسماعیل بشارتی »

آری دوستان ! خانواده بشارتی دو پسر خود را تقدیم انقلاب کرده است . حاج اسماعیل بشارتی که در خدمتِ ارتشِ جمهوری اسلامی بود و همسرش معصومه آبیلی مانند دیگر پدران و مادرانِ این استان با وجود تعلّق خاطر و محبت عمیقی که نسبت به فرزندانشان داشتند ، با آب و آینه و قرآن پسران برومندشان را برای حضور در میادین نبرد حق علیه باطل بدرقه کردند .

شهید مجید بشارتی در سال 1343 و برادرش شهید مرتضی بشارتی در سال 1345 متولد شدند . این دو برادر ، مانند برادران دو قلو همیشه و در همه حال با هم بودند و اختلاف سنی برایشان معنی نداشت . هنگامی که در مقطع راهنمایی درس می خواندند ، مبارزات قهرمانانه ملت ایران به رهبری امام خمینی ( ره ) آغاز شد و این دو برادر نیز در حد توان و به تناسب سن خودشان ، همگام و همراه با اقشار مختلف ملت در این مبارزات شرکت کردند و بر علیه طاغوتیان به مبارزه پرداختند . پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مجید و مرتضی که شخصیتشان بر پایه ی معنویات و ارزش های والای انسانی شکل گرفته بود و افرادی انقلابی و کوشا بودند با شروع جنگ تحمیلی در سال 1360 به سوی دیار عاشقان شتافتند . این دو برادر در جبهه نیز با هم بودند و با هم به مرخصی می رفتند و هم زمان از مرخصی بر می گشتند.

در رابطه با شهید مجید نقل کرده اند که روزی در جبهه رزمندگان می خواستند پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر روی تپه ای نصب کنند که شهید مجید گفت : « پرچم باید در بالاترین نقطه و بالاترین تپه نصب شود » و پرچم را برداشت و به سوی تپه ای حرکت کرد که کاملاً در دید عراقی ها بود و دشمن نیز متوجه حضور او می شد . دشمن شروع به تیراندازی کرد اما شهید مجید با زیرکی خاصی پرچم را بر روی بلندی گذاشت و به سلامت نزد همرزمانش برگشت .

 

در عملیات « کربلای 5 » بود که یک بار دیگر دو برادر همرزم شدند . گروهانی که مرتضی در آن حضور داشت در نقطه ای حساس از شلمچه وارد عمل شد و او پس از مقاومتی مردانه به شهادت رسید . دوستان در ابتدا سعی داشتند مجید از شهادت مرتضی با خبر نشود ولی مجید که به شدت علاقه مند و وابسته به برادرش بود جویای احوال مرتضی شد و در جریان شهادت مرتضی قرار گرفت . پس از آن فرماندهان و همرزمان سعی کردند مجید را متقاعد کنند به عقب برگردد و مراسم تشییع جنازه ی مرتضی را برگزار کند ولی مجید نپذیرفت و گفت : « اگر مرتضی رفته به حساب خودش رفته و من هم برای عشقی که خودم به میهن دارم به مسئولیتی که پذیرفته ام باید عمل کنم . »

 و به میدان نبرد برگشت طوری که انگار شهادت برادر هیچ تأثیری در روحیه او نگذاشته بود . او گروهانش را فرماندهی کرد تا این که نهایتاً در همان عملیات به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد و به برادرش پیوست . به علت پیچیدگی و شدت درگیری در شلمچه پیکر آن دو عزیز تخلیه نشد و آن دو برادر دو ماه مفقود الاثر بودند تا چون همیشه با هم به آغوش خانواده بر گشتند .

 

 

همچنین در وصیت نامه شهید مجید بشارتی عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است:

 امت حزب الله ایران: مواظب امام عزیز باشید.

 خود را از صحنه کنار نکشید ، زیرا ضد انقلابیون که دست پروردۀ آمریکای جنایت کار هستند، همین را می خواهند.

 شهیدان قبل از ما با خون خود درخت تنومند اسلام را آبیاری کرده اند.

 دعا به جان امام عزیز نماییم.

 خانواده شهدا گرامی ترین افراد در جامعه هستند.

 شهیدانِ زندۀمان، معلولین انقلاب، شاهدان همیشه جاوید، احترام خاصی در نزد خداوند دارند.

 دعا کنید که خداوند من را جز شهیدان خود- که لایق آن نیستم- قرار دهد.

 در هر زمان برای طول عمر امام دعا کنید.

 از تمام برادرانم می خواهم که دنبال هرو راه شهیدان باشند.

مجید بشارتی

 بسم الله الرحمن الرحیم

  « رب اشْرَح لی صدرِی و یسرْ لی أَمرِی و احلُلْ عقْدةً منْ لسانی یفْقَهوا قَولی »

 با سلام و درود به امام زمان ( عج) و فرمانده نیروهای حق علیه باطل و با سلام و درود به نایب برحقش امام امت این قلب تپنده امت و رزمندگان و با سلام و درود به شهدای اسلام که آگاهانه راهشان را انتخاب کرده اند و به جایگاه همیشگی شان رسیده اند و با سلام و درود به ملت شهیدپرور و با سلام و درود به شما پدر و مادرم و خواهر و برادر عزیزم. امت حزب الله ایران مواظب امام عزیز باشید و خود را از صحنه کنار نکشید ، زیرا ضدانقلابیون که دست پروردۀ آمریکای جنایت کار هستند همین را می خواهند و خون صدها هزار شهید پایمال می شود و از همه مهم تر ضربه محکمی به اسلام وارد می شود و کوبیده شدن اسلام گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است . شهیدان قبل از ما با خون خود درخت تنومند اسلام را آبیاری کرده اند و پیامشان به ما این بود که اسلام را در هر زمان و مکان یاری نمایید و دعا به جان امام عزیز نماییم و ضمناً خانوادۀ شهدا گرامی ترین افراد در جامعه هستند . احترام آنان را در هر کجا، نگاه دارید و از خداوند برای آنان صبر و استقامت طلب نماییم شهیدان زندة مان، معلولینِ انقلاب، شاهدان همیشه جاوید، احترام خاصی در نزد خداوند دارند آنان را برای این که قسمتی از عضو بدن شان در راه اسلام قطع شده اند، آنان را تحقیر ننماییم زیرا گناهکار شده ایم.

 و در آخر چند سخن  با پدر و مادر خواهر و برادرم دارم:

 پدر و مادر گرامی از شما تقاضای عفو و بخشش دارم زیرا در بسیاری از مواقع باعث نارضایتی شما شده ام و برایتان گرفتاری های فراوانی به وجود آورده ام. از شما پدر ومادر عزیز می خواهم که مرا مورد بخشش خود قرار دهید و از شما می خواهم که در مرگ من گریه نکنید ، زیرا منافقین همین را می خواهند در مرگ من لباس عزا به تن نکنید و شیون نکنید که خداوند از این کار رضایت ندارد . من از خداوند می خواهم که مرا مورد عفو و بخشش قرار دهد و دعا کنید که از این دنیا روسیاه نرویم و دعا کنید زیرا دعای شما خیلی مؤثر است . دعا کنید من را جز شهیدان - خود که لایق آن نیستم - قرار دهد پدر و مادر عزیز از شما تقاضا دارم که در هر زمان برای طول عمر امام دعا کنید و سلامتی امام را از خداوند بخواهید و از کلیه خواهرانم می خواهم که اگر آنها را ناراحت کرده ام مرا ببخشند و از کلیه دوستان و آشنایان می خواهم که اگر آنها را ناراحت کرده ام مرا ببخشند. و از تمام برادرانم می خواهم که دنباله رو راه شهیدان باشند و تا می توانند باعث نارضایتی پدر و مادر نشوند و چون وقت کم است حرفم را به پایان می رسانم و از خداوند طلب عفو و بخشش دارم.

 « والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته »

 مجید بشارتی

ارسال نظر






captcha
ارسال