به گزارش فائزون، شهید نورالله غلامیان متولد ۹ بهمنماه ۱۳۴۴ در شهرستان زابل در تاریخ ۲۶ اسفندماه سال ۶۳ در شرق دجله به شهادت رسید پیکر پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زاهدان آرامگرفته است.
این شهید در وصیتنامه خود نوشته است؛
بسمالله الرحمن الرحیم
من نورالله غلامیان فرزند محمدعلی در خط رهبر، عاشق امامزمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) و مجاهد فیسبیلالله. برای دفاع از کشور و ملت مسلمان ایران و برای یاری دین مبین اسلام عاشقانه و داوطلبانه عازم جبهههای حق علیه باطل شدم، تا با خون خویش درخت اسلام را آبیاری نمایم و کلید نجات مظلومان از دست ظالمان تاریخ گردم من چون مقلد و راهرو راه امام امت بودم، به فرمان الهیاش لبیک گفتم و سراسیمه و با جانودل خود را در اختیار اسلام، کشور و رهبر کبیر انقلاب قرار دادم امیدوارم با خون من دوستانم اذهان امت مسلمان هرچه بیشتر متبلور شود و هر روزش بیشازپیش به یاری انقلاب عزیزمان بشتابند.
من خود را لایق شهادت نمیدانم، اما اگر این فیض عظمی مرا هم در بر گرفت، چند کلامی بهعنوان وصیت خدمت امت حزبالله و خانواده قهرمان خویش عرضه میدارم: من بهعنوان یک خدمتگزار از امت شهیدپرور کشور عزیزم ایران تقاضا میکنم همچنان که در صحنه بودهاند ازاینپس نیز حضورشان را حفظ کنند و لحظهای از پا ننشینند تا دشمن مجال هیچ کاری را نداشته باشد. آنانی که توانایی جبهه رفتن را دارند به جبههرفته و آنانی که این توانایی را ندارند پشتجبهه را گرم نگهدارند.
از خواهران مسلمان و انقلابیم میخواهم سنگر خویش را حفظ کنند و دشمنانی را که میخواهند از این طریق ضربه بزنند مأیوس دیگرم با اقوام و خویشاوندانم است آنها میخواهم از رفتن بچههایشان به جبهه جلوگیری نکنند. به مادیات اهمیت کمتری داده و بیشتر معنویات را موردتوجه قرار بدهند.
از پدر بزرگوارم درخواست میکنم بعد برادرانم را چنان تربیت نماید تا در آینده سربازانی فداکار برای اسلام و قرآن باشند. پدر جان اگر من فرزند بدی برایتان بودم شما مرا به بزرگواری خویش ببخشید و بر من حلال دارید.
مادرم تو از همه بیشتر برایم زحمت کشیدی بیشتر بر من حق داری مادر جان من که لایق نبودم در این دنیا حق شما را ادا کنم، اما امیدوارم که شما همانطور که مرا بااخلاص عازم جبهه نمودید، همان گونه زحمت خویش را بر من حلال دارید. مادرم خواهشم از شما این است که در فراق من ننالید و با صبرتان علاقه وافر خویش را به اسلام جلوهگر سازید. از شما میخواهم شبهای جمعه بر سر مزارم بیایید، تا از وجود مبارکتان روحم شاد گردد. برادر بزرگوارم علی از شما تقاضا میکنم بعد من به پدر و مادر بیشتر برسی و بیشتر احوالشان را جویا باش و تاحدامکان گرفتاریهای آنان را حل کن.
خواهرم فاطمه از تو میخواهم زینب بار در فراقم صبر را پیشه کنی و برای من گریه و شیون ننمایی. از شما خانواده محترم درخواست میکنم، چنانچه کسی از من طلبی داشته باشد، بپردازید. تا در آن دنیا خاطرم آسوده باشد. در پایان از همه دوستان و آشنایان حلالی میطلبم و آنان میخواهم مرا نکنند و حتیالمقدور بر سر مزارم بیایند و با فاتحه روحم را شاد کنند.
نورالله غلامیان
انتهای خبر/