فائزون|نام این شهید مدافع حرم را از روی اسم شهید بهشتی برداشتند

نام این شهید مدافع حرم را از روی اسم شهید بهشتی برداشتند

مادر شهید مرادی می‌گوید: با اینکه مادر نمی‌تواند حتی کوچک‌ترین آسیبی را در وجود فرزندش ببیند به خدا گفتم: «محمدحسین عاشق شهادت است و من هم می‌دانم که شهادت بهترین چیزی است که می‌شود نصیب عزیزم شود. پس خدایا بهترین را نصیب او کن.»

کدخبر : 38154 | تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۴/۲۷|۰۹:۰۳

به گزارش فائزون به نقل از گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، محمدحسین مرادی یکی از شهدای مدافع حرم است که آبان سال ۱۳۹۲ با ۳۲ سال سن در دمشق و در چند متری حرم حضرت زینب(س) هدف گلوله تکفیری‌ها قرار گرفت و پس از چند روز به شهادت رسید.

«حتی نامگذاری او هم با شهید و شهادت عجین شده بود.» این را پدر محمدحسین می‌گوید و ادامه می‌دهد: «وقتی مادر محمدحسین او را باردار بود، ماجرای هفتم تیر و شهادت بهشتی و یارانش پیش آمد. همان زمان همسرم به من پیشنهاد کرد که اگر نوزادمان پسر بود، نامش را به یاد شهید بهشتی، محمدحسین بگذاریم. دو ماه و چند روز بعد هم محمدحسین به دنیا آمد. پسرم نامش را از یک شهید گرفت و با عشق و یاد شهدا زندگی کرده و عاقبت خودش نیز به شهادت رسید

آقای مرادی می‌گوید: «وقتی جنگ شد، ازدواج کردم و صاحب چند فرزند شدم. با این حال اگر فرصتی پیش می‌آمد به جبهه می‌رفتم. توفیق ۲۴ ماه حضور در مناطق عملیاتی نیز نصیب من شد. پس محمدحسین حین جنگ بزرگ شد. در بعضی از این اعزام‌ها، او که شاید ۴ سال بیش نداشت، اسلحه اسباب‌بازی خود را روی دوش خود انداخته و به بدرقه ما رزمنده‌ها می‌آمد

او با خنده ادامه می‌دهد: «یک بار وقتی من جبهه بودم و محمدحسین هنوز کوچک بود، او و برادر بزرگ‌ترش به دنبال گروهی که شهیدی را تشییع می‌کردند راه افتادند و سرانجام از بهشت‌زهرا(س) سر در آوردند. آن زمان او هنوز مدرسه هم نمی‌رفت. برای ما عجیب بود که با چه برداشتی این همه راه را همراه تشییع‌کنندگان رفته. عشق و علاقه به شهدا از همان زمان در دل این بچه جوانه زده بود

مادر محمدحسین هم می‌گوید: «وقتی محمدحسین به سوریه رفت و در دفاع از حرم مجروح شد، دوستانش چیزی از این موضوع به ما نگفتند. دهه اول محرم بود. من به روضه رفته بودم که به یاد محمدحسین افتادم. اول از خدا خواستم محافظ او در آن کشور غریب باشد و نگذارد برای او اتفاقی بیفتد. اما بعد پیش خودم فکر کردم اگر پسرم را دوست دارم، باید بهترین‌ها را برایش بخواهم. پس برای او شهادت را آرزو کردم

این مادر شهید ادامه می‌دهد: «با اینکه مادر نمی‌تواند حتی کوچک‌ترین آسیبی را در وجود فرزندش ببیند به خدا گفتم: « محمدحسین عاشق شهادت است و من هم می‌دانم که شهادت بهترین چیزی است که می‌شود نصیب عزیزم شود. پس خدایا بهترین را نصیب او کن.» یکی دو روز بعد از آن اتفاق، پسرم به شهادت رسید

او دومین روز محرم سال ۹۲ قصد بازگشت به ایران را داشت که به او خبر می‌رسد داعشی‌ها در حال نزدیک شدن به حرم حضرت زینب(س) هستند. پس به سمت حرم برمی‌گردد و فردای آن روز حین درگیری با حرامیان، ابتدا از ناحیه کتف و پس از استمرار بر ایستادگی و جنگیدن گلوله‌های دیگری به زیر قلب، کبد و کلیه او اصابت کرده و پس از چند روز به شهادت می‌رسد.

پایان پیام/

ارسال نظر






captcha
ارسال