برشی از کتاب/
زندگینامه معلم شهید«علیرضا اربابی»
«سرابی» در کتاب «شقایق سیرتان باغ داتش» نوشته است: والفجر هشت روز بزرگ خدا بود که در آن هزاران فرشته برای نصرت اهل حق به زمین آمدند و دهها جان شیفته و رها از کالبد را به ملکوت بردند.
کدخبر :
35861
| تاریخ انتشار :
۱۴۰۰/۸/۱۲|۲۰:۲۹
به گزارش خبرنگار دفاعپرس در زاهدان، «شقایق سیرتان باغ دانش» کتابی که به شرح زندگی معلمان و دانشآموزان شهید استان سیستان و بلوچستان با قلم «غلامرضا سرابی» به نگارش در آمده است.
برشی از کتاب
اینجانب علیرضا اربابی از روزی که خودم را یافتم دل در گرو راه و روش ائمه و معصومین نهاده و سر در راهشان نثار کردم اعجاز مسیحایی ذره ای از تربت سیدالشهداء (ع) در من متجلی شد و راه و روش زندگیم را آنگونه که مرضی رضای حضرت حق است معین کرد.
تربت امام حسین (ع) آمیخته با شیر و اشکهای مادرم در روضه سیدالشهداء، گل وجود مرا ساخت. روزها یکی پس از دیگری مرا بسوی سر منزلی معهود می برد؛ و درس و مدرسه ابزاری بود برای رسیدن به خير مطلق.
تحصیل برای خدا و در راه خدا گل دانش و بینش را در وجودم شكوفاند. ایمان به اصول حیاتبخش دین جوهر ذاتم بود و عجیب نبود اگر صورت سلاله حسین (ع) خمینی عزیز را می دیدم و یا صدایش را می شنیدم وجودم مملو از عشق و ایمان به او می شد.
چگونه عاشقی ندای «هل من ناصر» معشوق را بشنود و لبیک نگوید. از ویژگیهای یک معلم است که با همه وجود و در همه ابعاد مربی جامعه اش باشد و در این راه گچ و اسلحه هر دو قلمند. و من اینگونه زندگی و مدرسه و تدریس را با وجود علاقه بسیار رها کرده و خود را به سیل خروشان عاشقان رساندم و چه چیزی جز شهادت مرا ارضا خواهد کرد.
والفجر هشت روز بزرگ خدا بود که در آن هزار هزار فرشته برای نصرت اهل حق به زمین آمدند و دهها جان شیفته و رها از کالبد را به ملکوت بردند.
انتهای پیام/