به گزارش فائزون در وصیت نامه شهید غلامحسن قادری عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است

 همسر عزیزم حجاب و نماز و روزه و احکام اسلام را به عنوان پندي از من بیاموز.

 همسرم از حقوقم یک سوم را براي نماز و روزه من و خمس و زکات من بدهید.

همسرم به پاس خون شهدا راه اسلام مرا پیش پا بگذار.

                                                                                                              بسم االله الرحمن الرحیم

خدمت همسرم سلام پس از تقدیم عرض سلام امیدوارم سلام گرم مرا که مانند کـوهى و ابـرى از کـردارم و گفتارم پشیمان هستم علیک فرمایید. بعد از عرض سلام امیـدوارم کـه آبـروى مـرا در پنـاه قرآن و در نبودن من حفظ کنى. همسر عزیزم خوبى؟ زن، آبروى شوهر است. از آنجاییکه من و تو مدتى کمتر از یـک سال هست که زندگى مشترك را شروع کرده ایم و کاش این مدت به قرنها طول مـىکـشید اول از همه چیز باید از پدر و مادرت که چنین دخترى را بزرگ و تحویـل جامعـه داده انـد تشکر کنم و امیدوارم از اینکه تحویل شخص من داده اند ناراحت نباشند، چون تا جـاییکـه من توانستم از او پند زندگى را آموخته ام و خود آموزش بهتر از زندگى است. همسر عزیزم از آنجاییکه مدت 53 روز بیشتر پهلوى همدیگر نبوده ایم، متاسفم ولـى از طرفى خوشحال از آنم که بقیه مدت کـه در خـدمت اسـلام بـوده ام و از آنجـاییکـه ثمـره عروسى هر کسى به خانه و آشیانهاى و فرزندى ختم مىشود و ما داراى اینهـا نبـوده ایـم و خدا به ما نداده است متاسفم. همسر عزیزم مىدانم تو از زندگى چیزى از من سرباز در خـون خفتـه ندیـدهاى و چـه کنم تو تنها نیستى، صدها هزار نفر مانند تو هستند و از آنجاییکه خدا [بین] بندگان خـود را به وسیله شخصیتهاى نفهمى جدایى می اندازد. و من مـدت 50 روزى کـه پهلـوى تـو بوده ام دچار چنین مشکلاتى بوده ام، از آنجاییکه من در اهواز بخاطر مناسب نبـودن وضـع خودم و جنگ نتوانستم تو را با خودم بیاورم، باز هم متاسفم. ولى از آنجاییکه تـو پهلـوى معلم من و سرور من و آقاى من بوده اى خوشحالم و اى کاش من هم در آنجا می بودم و از آنجاییکه من فرسخها راه دور را که از اهواز بـه زابـل خـتم مـىشـود در 20 روز رفـت و  برگشت آمده ولى روى خوش از زندگى ندیده ام، از سـویى بـه خـاطر جنـگ مـن 10 روز استراحت و از آنجاییکه استراحت من به خوشى نمی گذشته است. همسر عزیزم چند کلمه اى با تو بیشتر صحبت نمىکـنم و از آنجـاییکـه مـن فکرهـاى بیهوده در مورد تو میکرده ام از تو طلب بخشش مىخواهم و از طرف من از پدر و مـادرت و به خصوص حسین طلب آمرزش کن. همسر عزیزم یکى حجاب اسلام و نمـاز و روزه و احکام اسلام را به عنوان پندى از من بیاموز. دوم از طرف من مجاز هستى که هر طور دلت خواست با رفتار اسلامى آزاد باشى. بعد از من اگر در ثمره ازدواج من و تو خدا فرزندى به ما داده، امیدوارم برابر اسلام با او رفتار کنـى و مجـاز هـستى کـه بعـد از مـن بـه زنـدگى شیرین آفرین خودت ادامه دهى و فقط از من یادى بکنى و بگویى سربازى در خـون خفتـه نگهبان من بود. ثروتى که به آن صورت ندارم خودت در جریان هستى یک سوم مال من تعلـق دارد بـه تو و از حقوقم یک سوم را به پدرم و از مالم یک سوم را به پـدرم مـیدهـى و یـک سـوم دیگر را براى نماز و روزه من و خمس و زکات من بدهى. زمینـى کـه دارم مـىفروشـید و همانطور که گفتم عمل کنید. براى پنج سال نماز و روزه و خمس و زکـات مـرا بدهیـد و فقط از برادرت طلب آمرزش براى من بکن. امیدوارم که به پاس خون شهدا راه کج نـروى و راه اسلام را پیش پا بگذارى. در آخر عبدل برادرم هجده  هزار تومان از مـن مـیخواهـد که باید بدهى. خدا نگهدار تو باشد. «والسلام علیکم و رحمۀاالله و برکاته غلامحسین قادري 61/4/22.