فائزون|شهید غلامعلی فتحی

شهید غلامعلی فتحی

فائزون شهید غلامعلی فتحی رامعرفی می کند این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامه اش عنوان کرده است:آدمی یک روز آمده و یک روز هم از دنیا میرود، چه بهتر که مرگ و شهادت انـسان در راه االله باشد.

نام:غلامعلی

نام خانوادگی:فتحی

نام پدر:محمد

محل تولد:زابل

تاریخ تولد:۱۳۴۱/۱/۱

تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۳/۱۰

محل شهادت:شوش

تحصیلات:دیپلم

کدخبر : 3160 | تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۲/۱۸|۲۰:۲۶

به گزارش فائزون در وصیت نامه شهید غلامعلی فتحی عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است

 اي پروردگار بزرگ من هرچه از تو خواستم، در زندگی به من عطا کردي، حتی شـهادت در راه خودت را از من دریغ ننمودي.

 از درگاه خداوند باید تشکر کنی که این نعمت را بر شما ارزانی داشته.

 مادر عزیزم عمر دنیا کوتاه است.

 آدمی یک روز آمده و یک روز هم از دنیا میرود، چه بهتر که مرگ و شهادت انـسان در راه االله باشد.

از خداوند بزرگ میخواهم کـه بـه شـما صـبر و حوصـله عنایـت فرمایـد و شـما را در سـایه رحمتشان حفظ کند.

 انسان امانتی است در روي زمین چه زود یا چه دیر به همان خاك برمیگردد.

 برادرم تا زنده هستی زیر بار ظلم و زور نروي.

 برادرم سعی کن عصاي دستی باشی براي پدر ومادرمان.

                                                                                                   بسم االله الرحمن الرحیم

                                                                                                       بسم رب الشهدا

خدمت پدر و مادر مهربانم سلام فراوان میرسانم و امیدوارم از خداوند متعال که زندگی را در پناه ایزد یکتا به خوشی و سربلندي به پایان برسانید خدمت خـواهران عزیـز و مهربـانم سلام زیاد میرسانم. خدمت برادر رشیدم سلام فراوان میرسانم. پدر و مادر گرامی میدانم که چقدر سخت است از اینکه خبر شهادتم به گوشـتان برسـد. خبـر شـهادت و از دسـت دادن تنها پسر بزرگتان که او را از دل و جان دوست داشتید و 20 سال تمام در پاي او رنـج و مشقت کشیدید، تا اینکه روزي عصاي دستتان گردد. مادر عزیزم از اینکه در زنـدگی بـه حرفت گوش نمیکردم، مرا ببخش. مادر عزیزم من دوست داشتم روزي شود که بتوانم تـو را خشنود سازم و اندکی از زحماتت را جبران نمایم، اما حیف که دست تقدیر دیگـر امـان نداد و من را از شما جدا نمود و اما تو اي پروردگار بزرگ، من هرچـه از تـو خواسـتم در زندگی به من عطا کردي حتی [از] شـهادت در راه خـودت را از مـن دریـغ ننمـودي. مـن چطور بتوانم از عهده شکر تو برآیم. پدر عزیزم میدانم که محبت من در دل تو بسیار است و رنج و اندوه از دست رفتن من برایت سنگین است، ولی در راه االله و در راه به ثمـر [...]اسلام بسی ناچیز است و از درگاه خداوند باید تشکر کنی که این نعمت را بر شـما ارزانـی داشته و شما را از این ثواب برخوردار گردانیده است. پدر عزیزم حال که از میانتان رفتـهام، تو را به حضرت باريتعالی سوگند میدهم، که مرا فراموش کن. پـدر عزیـزم از تـو تـشکر میکنم که همواره از کوچکی بر اینکه انسان شوم، مرا ترغیب و تشویق نمودي من از شما تشکر میکنم که در راه به انجام رسیدن مواهب و بخششهاي حضرت پروردگار مـرا یـاري دادي. مادر عزیزم همچون پدر دلبندم میدانم که غم از دست دادن فرزند براي مادر بـسیار مشکل و دشوار است. اگر چه من بگویم (مادر فراموش کن) ولی میدانم که این امر بـراي مادر امکانپذیر نمیباشد، ولی مادر عزیزم عمر دنیا کوتاه اسـت بـالاخره آدمـی یـک روز آمده و یک روز هم از دنیا میرود چه بهتر که مرگ و شهادت انسان در راه االله باشد. مادر عزیزم. از زحماتی که در مدت عمرم بـرایم کـشیدي تـشکر مـیکـنم و از خـداي باريتعالی خواهانم اجر و منزلت در بهشت را به شما عنایـت فرمایـد. حـال اي خـواهران مهربان و گرامیم میدانم که براي شما هم بسیار سخت است که خبـر از دسـت رفـتن تنهـا برادر بزرگتان را که سایه اي بـر روي سـرتان بـود بـشنوید، اي خـواهران مهربـانم انـسان همانگونه که از خاك بوجود می آید امانتی است در روي زمین و بعد از مدتی چـه زود یـا چه دیر به همان خاك بر میگردد و از این بابت هم نباید نگران شد ولی خوب ایـن یـک  غم و داغی است که براي باز ماندگانش به جاي میماند، ولی خـواهران عزیـزم از خداونـد آرزو دارم که به شما صبر و استعامت عنایت فرمایـد و غـم از دسـت رفـتن برادرتـان را از دلتان بیرون نماید. اما تو اي برادر گرامیم میدانم که تو هم با آن سن کمت درك خواهی کرد کـه بـرادرت را از دست داده اي و دیگر او را براي یـک دفعـه هـم نخـواهی دیـد بـرادر عزیـزم از مـن نصیحت، که تا زنده هستی زیر بار ظلم و زور نروي، گر چه به قیمت جانـت تمـام شـود. کاش بزرگ می بودي و می دیدي که برادرت در مدت عمرش زیر بار ظلـم و زور نرفـت و میدیدي که چگونه در جبهه حق علیه باطل با بعثیون  عراق و متجاوزین جنگید تـا شـهید  شد و با نثار خونش سدي در جلوي متجاوزین عراق بنا نمود. برادر عزیزم حال که مـرا از دست دادي، سعی کن که خواهرانت با بودن تو سـر افـراز و سـربلند باشـند و هـمچنـین  عصاي دستی باشی براي پدر و مادرمان. و در خاتمه از خداوند بزرگ میخواهم که به شما صبر و حوصله عنایت فرماید و شما را در سایه رحمتشان حفظ کند.والسلام غلامعلی فتحی .Fathy

 

اخبار مرتبط

ارسال نظر






captcha
ارسال