فائزون|شهید احمد پاسبان

شهید احمد پاسبان

فائزون شهید احمد پاسبان رامعرفی می کند این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامه اش عنوان کرده است،شهادت را همچون پلی می دانم که انسان ر ا از نیستی به هستی و از پستی به بلندی و مرتبه می رساند.

نام:احمد

نام خانوادگی:پاسبان

نام پدر:ابراهیم

محل تولد:زاهدان

تاریخ تولد:۱۳۴۷/۸/۱

تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۴

محل شهادت:اهواز

تحصیلات:چهارم متوسطه

کدخبر : 3051 | تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۲/۵|۱۰:۱۹

به گزارش فائزون در وصیت نامه شهید احمد پاسبان عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است
 شهادت را همچون پلی می دانم که انسان ر ا از نیستی به هستی و از پستی به بلندی و مرتبه می رساند.
 خانوادة عزیزم من به شما افتخار می کنم که زینب وار عزیزتان را به صحنه های نبرد حق بر علیه باطل فرستادید.
 ای خواهران و برادرانم قدر این انقلاب و رهبر را بدانید.
 خدایا تو را سپاس می گویم که بتوانم مشکلات جهاد در راه تو را آسان تلقی کنم و لبیک گوی حسین زمانم باشم.
 خدایا تو را شکر می کنم که مرا از مردن در بستر نجات دادی.
 خداوند همواره ناظر بر اعمال و رفتار ما است.
 مسئولیت بسیجی بودن خیلی سنگین است.
 انقلاب هنوز به پیروزی نهایی نرسیده است و پیروزی نهایی ما با گزاردن نماز در بیت المقدس به ثمر می رسد.
 اول خویشتن سازی بعداً دیگر سازی.
 به امید روزی که دیگر هیچ مظلومی در جهان وجود نداشته باشد.

 

                                                                                                 بسم الله الرحمن الرحیم
                                                                                    « الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک »
 با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و با دعا در تعجیل هرچه سریع تر در ظهور آقا امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) و با درود بر خانواده های معظم شهدا و مفقودین خدایا تو را شکر می کنم و سپاس می گویم که مرا از مردن در بستر نجات دادی و من را لایق آن دانستی  که در خون خویش غلت ز نم و بدنم را با خون سرخم رنگین نمایم .خدایا تو را شکر می کنم که به خانواده ام صبر و شکیبایی عطا نمودی که در مصیبت از
 دست دادن یک عضو از خانوادة خویش و یک یاور خویش صبر و شکیبایی نشان دادند.و بار خدایا تو را سپاس می گویم که به من صبر عنایت نمودی که بتوانم مشکلات جهاد در راه تو را آسان تلقی کنم و لبیک گوی حسین زمانم باشم. خانوادة عزیزم من به شما افتخار می کنم که زین بوار عزیزتان را به صحنه های نبرد حق بر علیه باطل فرستادید، مگر نه این است که باید برای حفظ و بقای اسلام جنگ کرد.تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست» مادرم یادم می آید که زمانی شعار می دادیم. آیا این درست است که در این لحظات حساس امر رهبر را اطاعت نکنیم؟ آیا ما با این کاری که می کردیم همچون منافقان  و کوفیان  نمی شدیم... آه خدایا... تو راشکر می کنم که جزو کوفیان قرار نگرفتم، شما نیز مادرم خد ا را شکر کنید که چنین افتخاری نصیبتان شده است . چون من نیز افتخار می کنم، چرا که شهادت را همچون پلی می دانم که انسان را از نیستی به هستی و از پستی به بلندی و مرتبه می رساند. در آخر شماخانواده ام به خصوص پدر و مادرم تقاضا دارم که در آشکارا برایم گریه نکنند . از شمامی خواهم که از دیگر خانواده شهدا درس بگیرید، از آنانی که در شهرمان دو تن ازفرزندان شان را تحویل خداوند داده اند.مادرم می دانم و خوب می دانم که حقی را که شما بر گردنم داشته اید ، به خوبی ادا نکرده ام، ولی از شما می خواهم که به خاطر این سبک سری ها یی که کرده ام من را عفو نمایید.و شما نیز ای پدر جان ای هدایت گرم به سوی روشنی ها در وهله  اول امیدوارم که حالتان روز به روز رو به بهبودی رود و در وهله  دوم به خاطر بی احترامی هایی که خدای نکرده نسبت به شما انجام داده ام، عذر خواهی میکنم. البته اگر همچنین مسئله ای بوده است به دلیل خراب بودن اعصابم بوده است که امید آن دارم مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار دهید.و شما ای خواهران و برادرانم قدر این انقلاب و رهبر را بدانید . این انقلابی که جوان های پاکبازی چون عباس زاده ها و شکوری ها و چیت بندریها آن را نگه داری کردند و بر گردن ما نهادند.برادر و خواهرانم از شما می خواهم که قدر حمیده زن برادرمان را بدانید مبادا که خدای نکرده کاری کنید که احساس غربت  و ناراحتی نماید. در آخر از شماها می خواهم که ازتمامی اقوام و خویشاوندان و دوستان برایم حلالیت بطلبید . در ضمن بچه ها را من جمله : فاطمه، مصطفی  ، مرتضی، ساره و اسماء را ببوسید و در ضمن یادشان نگه دارید که عمویی یا دایی به اسم احمد داشته اند. در این جا لازم است یادآوری کنم که من مقداری بدهکاری دارم که می خواهم حتماً آن ها را ادا نمایید.مبلغ 200 تومان به بسیج برادر حجارزاده بدهید.مبلغ 1000 تومان به برادر اصغر اتحاد که برای ما زحمات زیادی کشیده بود و پول هایی برایمان خرج کرده بود در مسابقات تهران، بدهید، برای این که بتوانید این برادر را پیدا نمایید به عبدل فریفته بگویید تا رضا شیخ نژاد را به شما معرفی نماید و شما پول را به برادر شیخ نژاد بدهید تا او بدهد به برادر اصغر اتحاد.مبلغ 200 تومان به انجمن اسلامی دبیرستان بدهید که بابت نشریه های فروش رفته و یاکه یا برادر احمد ابوترابیان مسئول گزینش استان بدهید تا رد نماید به حساب « شاهد » نرفته اتحادیه. مبلغ 500 تومان نیز به برادر مختار سلیمی که در تعاون و امور اجتماعی سپاه خدمت می کند بدهید و بگویید که گرفتن آن پول مرا شاد می کند و حتماً به او بدهید در ضمن این بدهی ها را از حسابم در بانک بپردازید.در این قسمت پیامی دارم برای برادران بسیج: ای برادران عزیز بسیجی بدانید که خداوند همواره ناظر بر اعمال و رفتار ما است مباداخدای ناکرده مرتکب کاری شوید که از قداست بسیج بکاهد دوستانم از شما می خواهم بسیج را سنگری و پایگاهی جهت مبارزه دشمنان داخلی و خارجی نمایید. برادرم مسئولیت بسیجی بودن خیلی سنگین است و هیچ کس از عهدة آن برنخو اهدآمد. سعی کنید که همواره راستگو، صدیق و درستکار باشید و کوشش کنید که یاوران خوبی برای رهبر انقلاب مان باشید و از شما می خواهم تمام قدرت تان را جهت حفظ انقلاب صرف نمایید و لحظه ای خستگی به خود راه ندهید . چرا که انقلاب هنوز به پیروزی نهایی خویش نرسیده است و پیروزی نهایی ما با گزاردن نماز در بیت المقدس به ثمر می رسد.در ضمن این را نیز همیشه یادتان باشد که دعا برای پیر جماران را اصلاً فراموش نکنیدو در نمازهایتان همیشه به این رهبر عالم اسلام دعا نمایید به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر صدامی. در این قسمت پیامی دارم برای دانش آموزان و اعضای انجمن اسلامی:دوستان عزیز محصل و ای یاوران انقلاب اسلامی و رهبر حال که شما نمی توانید درجبهه های جنگ مستقیم حضور یابید سعی کنید با درس خواندن، باری [ از] مسئولیت ها رااز دوش اجتماع بردارید . در ضمن سعی کنید لااقل با انجمن اسلامی دبیرستانتان همکاری کنید، چرا که انجمن های اسلامی حتماً مظلومند و در حال حاضر هم دارند چوب همین مظلومیت خویش را می خورند. پیامم به برادران عضو انجمن اسلامی این است که ای برادران عزیز سعی کنید که واقعاً انجمن اسلامی باشید و فقط دلتان را به این خوش نکنیدکه چند تا عکس و پلاکارد در مدرسه چسبانیده اید و همچنین بدانید که رسالت انجمن اسلامی حمایت از رهبری انقلاب و قائم مقام رهبری که همان آیت الله منتظری  است،می باشد و سعی کنید برای دیگران الگو و نمونه باشید و این مسئله را فراموش نکنید به امید روزی که دیگر هیچ ظالمی جرأت ظلم کردن را نداشته باشد و دیگر هیچ مظلومی در جهان وجود نداشته باشد.اول خویشتن سازی بعداً دیگرسازی .در آخر همگان را سفارش می کنم که مبادا چون کوفیان  شوید . خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی( عج) حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما.جنگ جنگ تا پیروزی
 « والسلام »
 64/ 10/ 24
 جبهۀ جنوب
 به امید زیارت قبر آقا عبدالله الحسین(ع) و ظهور آقا امام زمان( عج).

زندگینامه شهید احمد پاسبان

شهید احمد پاسبان در سال 1347 در خانواده ای تهیدست در شهرستان زاهدان دیده به جهان گشود تحصیلاتش را تا سال چهارم دبیرستان ادامه داد.

او فردی خوش برخورد و دارای صفات اخلاقی برجسته بود. دوستدار خاندان عصمت و طهارت و پایبند به احکام و فرایض اسلامی بود.

در دوران تحصیل یکی از اعضای شورای مرکزی اتحادیه دانش آموزان را بر عهده داشت . پس از مدتی مسئولیت انجمن اسلامی دبیرستان را بر عهده گرفت. با تشکیل بسیج مستضعفان وی با وجود کمی سن به عضویت این نهاد مردمی درآمد و به فراگیران آموزشهای نظامی پرداخت.

او که از مشاهده منکرات رنج می برد عده ای از بچه های رزمنده را برای مبارزه با مفاسد سازماندهی کرد. در سال 62 به جبهه اعزام گردید .بار دیگر در سال 62 به جبهه رفت و در عملیات والفجر هشت دو تن از دوستانش را از دست داد که موجب تحول عظیم روحی گردید. خود نیز در این عملیات مجروح گردید.

در عملیات بدر از خود شجاعت و رشادت فراوان نشان داد و توجه فرماندهان را به خود جلب کرد. سرانجام در تاریخ 4/10/65 در عملیات کربلای چهار در جزیره ام الرصاص به فیض شهادت نایل آمد و مفقود الجسد گردید. جسد وی پس از یازده سال به دست آمد و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

 

ارسال نظر






captcha
ارسال