به گزارش
فائزون؛ سلمان لکزایی فرزند شهید حبیب لکزایی در گفتوگو با دفاع پرس اظهار کرد: مساله ولایت فقیه خط قرمز پدرم بود. او در سخنرانیهایش به پیروی از ولایت تاکید داشت و میگفت: «علمدار ما ولایت است.»
وی افزود: اکثر مردم پدرم را با امر به معرف و نهی از منکر و تبعیت از ولایت میشناسند. پدرم هر بار که میخواست به دیدن خانواده شهدا برود، قاب عکسی مزین به عکس مقام معظم رهبری را با خود هدیه میبرد.
فرزند شهید لکزایی در خصوص فعالیتهای فرهنگی پدرش گفت: فعالیتهای پدرم در راستای محرومیت زدایی، مقابله با اشرار، کمک به مردم، کمک به خانواده شهدا، حفظ شان آنها و ... بر هیچ کس پوشیده نیست. مقبولیت پدرم نه به خاطر سمت و درجه نظامی بلکه به جهت روحیه معنوی وی بود.
وی با بیان این که مردم سیستان و بلوچستان پدرم را دوست خودشان میدانستند، خاطرنشان کرد: مردم پدرم را فردی میشناختند که به مشکلات عموم مردم رسیدگی میکند. به همین جهت لقب «پدر معنوی بسیجیان سیستان و بلوچستان» را به او داده بودند.
لکزایی ادامه داد: شهید فردی سخت کوش بود تا جایی که با وجود جانبازی از صبح تا شب فعالیت میکرد. راننده و افسری که همراه پدرم بودند در دو شیفت تغییر میکردند تا بتوانند همراه با پدرم باشند. در زمان حیات شهید از برخی کارهایش با خبر بودم، اما بعد از شهادتش بسیار از مسائل را مطلع شدم. بعد از شهادت پدرم برخی به من مراجعه کردند و گفتند که پدرت چنین کارهایی را انجام داده و یا کار نیمه کاره ای داشته است و درخواست تکمیل آن را داشتند.
وی اظهار کرد: پدرم در برگزاری یادواره شهدا و رسیدگی به گلزار شهدا پیگیر بود. تمام سعیم را کردم تا برنامههایی که شهید پایهگذاری کرده بود را ادامه دهم تا این سنتهای حسنه تعطیل نشود.
فرزند شهید لکزایی در پایان گفت: فرزندان شهدا سازماندهی شدهاند و پنجشنبه هر هفته مراسم یادبودی در گلزار شهدا برگزار میشود.
گفتنی است؛ حبیب لکزایی در زابل از توابع استان سیستان و بلوچستان به دنیا آمد. از آن جایی که پدرش روحانی و از مبارزان علیه رژیم پهلوی بود، روحیه مبارزاتی از همان دوران کودکی در وجود حبیب نهادینه شده بود. او با همان خلق و خو پرورش یافت.او در مکتب انقلابی چنان رشد یافت که در دوران نوجوانی خواب آرام را از چشمان ضد انقلاب به کابوس وحشتناک شکست تبدیل کرد. تنها یک دانش آموزش ۱۳-۱۴ ساله بود که تمام همت را در راه مبارزه با طاغوتیان صرف کرد. از دیگر اقدامات این نوجوان انقلابی میتوان به توجیه جوانان و مردم روستاهای زابل نسبت به اقدامات پلید رژیم پهلوی و آشنایی آنها با آرمانهای امام خمینی (ره) اشاره کرد.
این شهید با همکاری پدر به تشکیل جلسات مذهبی در منزل، مسجد و تدریس قرآن مجید به نوجوانان و علاقمندان پرداخت. حضور مستمرش در حوزه علمیه مسجد حکیم شهرستان زابل او را در صف نخست مبارزات انقلابی قرار داد. تا جایی که نام حبیب و پدرش برای اعدام در لیست ساواک قرار گرفت.
بعد از انقلاب علاوه بر نقش فعال و تاثیرگذار در محرومیت زدایی در منطقه زابل، در برنامههای فرهنگی شرکت و با جهاد سازندگی هم همکاری داشت. او از همکاران آیت الله طباطبایی نماینده امام خمینی (ره) در سیستان و بلوچستان مدتی بعد یعنی در ۸ تیر ۱۳۶۰ به عضویت سپاه درآمد. تمام تلاش حبیب جذب و اعزام نیرو به جبهه بود و چندین بار در جبهه حضور پیدا کرد.
این شهید در شرایطی به جنگ میرفت که فرماندهان تمایل زیادی به حضور او در پشت جبهه و تلاش برای تقویت نیروهای اعزامی داشتند. بارها بعد از ورودش به جبهه به دستور فرماندهان به عقب بازگشت.
وی در سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه به شدت مجروح شد به طوری که چهار روز بیهوش بود. او در اثر مجروحیت جانباز ۷۸ درصد شد. ترکشها در ناحیه سر، گردن، چشم و قفسه سینه سالها همنشین این سردار پرتلاش شد.
از دیگر افتخارات سردار شهید باید به سمت مدیرعاملی بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج) سیستان و بلوچستان، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان، ریاست هیات مدیره موسسه خیریه امدادگران عاشورای استان، رئیس مدیره گلزار شهدای حضرت رسول (ص)، عضو هیات امنای رزمندگان کشور و نماینده ایثارگران استان در مجلس ایثارگران اشاره کرد.
سردار مدال مبارزه با تهاجم فرهنگی را در سینه داشت. سال ۱۳۷۰ به پاس تلاش در حراست از مرزهای کشور از سوی مقام معظم رهبری تقدیر شد. نقش تعیین کننده ایشان درعملیات نصر ۳ در مقابله با اشرار در سال ۱۳۷۰ بر هیچ کس پوشیده نیست.
وی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ فرمانده سپاه زابل بود، ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶ معاون هماهنگ کننده مقاومت سپاه سیستان و بلوچستان و از سال ۱۳۸۷ و بعد از شهادت رفیقش محمدزاده، جانشینی سپاه سلمان را بر عهده گرفت. در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مدتی قبل از شهادتش به روایت خاطرات شهدا پرداخت. ۱۸ برنامه مستند از ایشان به یادگار مانده است.
این شهید در تشکیل بسیج خواهران زابل در سال ۷۱، راه اندازی ۴۰۰ پایگاه و واحد مقاومت پوینده، تشکیل بسیج دانشجویی، راه اندازی بسیج طلاب و بسیج اصناف زابل تلاش کرد. سرکشی مداوم به خانواده شهدا، حل مشکلات آنها یکی از برنامههای اصلی زندگی حبیب بود.
سردار شهید حبیب لکزایی روز ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۱ در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش با بیش از ۶۰ ترکش از دوران دفاع مقدس به فیض شهادت نائل شد.
انتهای پیام/