به گزارش فائزون،مجاهدین خلق (منافقین)، سازمان مسلحی است که در اواسط دهه ۱۳۴۰ برای مبارزه با حکومت محمد رضا شاه پهلوی تشکیل شد. این سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا خرداد ۱۳۶۰، تلاش داشت خود را همراه مردم و مدافع حقوق آنان جلوه گر سازد. منافقین در جریان همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران در فروردین ۱۳۵۸ به طور ضمنی با پرسش جمهوری اسلامی، آری یا نه، اظهار مخالفت میکرد.
منافقین که ایجاد غائله و غوغا را تنها راه موجود برای مطرح کردن خود در اوایل انقلاب میدیدند، دست به ایجاد درگیریها و آشوبهایی پراکنده و نامنظم در اقصی نقاط کشور و همچنین درگیری با اقشار مختلف مردم و نیروهای انقلاب مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زد.
این سازمان رفته رفته به رودررویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در تاریخ ۳۰ خرداد ۶۰ با صدور اطلاعیهای، رسما وارد جنگ مسلحانه با نظام شد و برای براندازی حکومت اسلامی از طریق مسلحانه خیز برداشت. بعد از این تاریخ بود که موج ترورهای گسترده سازمان در نقاط مختلف کشور، اقشار گوناگون مردم و نیز مسئولان نظام را آماج قرار داد.
از مریم (قجر عضدانلو) رجوی و مسعود رجوی به عنوان سرکرده های اصلی این گروهک می توان برد که دست های آنها در پشت پرده تمامی جنایات چندین ساله منافقین وجود داشت.
مریم در سال ۱۳۵۸ با مهدی ابریشمچی از مسئولان رده بالای سازمان مجاهدین ازدواج نمود. او در اوایل سال ۱۳۶۴ از همسرش جدا شد و بعد از چند ماه به عقد ازدواج مسعود رجوی در آمد. این ازدواج که مجاهدین از آن بعنوان انقلاب ایدئولوژیک نام میبرند توسط مجاهدین خلق به گذشتن از همه چیز برای آزادسازی ایران تعبیر شدهاست.
از زمان اشغال خاک عراق توسط نیروهای آمریکایی کسی نمیداند که مسعود رجوی کجاست و مشخص نیست که آیا رهبر منافقین هنوز زندهاست یا نه، هرچند اکثرا معتقدند که او مردهاست.
سازمان مجاهدین پس از انجام عملیاتهای تروریستی متعدد در ایران، در جریان جنگ ایران و عراق، با حمایت حکومت صدام در عراق مستقر شد و البته در آمریکا و کشورهای اروپایی نیز به فعالیتهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داد. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، این سازمان با استخبارات عراق، همکاری تنگاتنگی داشته و ماموریتهای اطلاعاتی را برای عراقیها در خاک ایران به انجام میرسانده است.
رجوی در ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ وارد بغداد شد و بلافاصله تشکیلات سازمان نیز به بغداد منتقل شد. از این به بعد رجوی و گروهش به طور کامل در اختیار دستگاه اطلاعاتی عراق قرارگرفتند و به مجری بیچون و چرای اوامر صدام تبدیل شدند که البته تحت حمایت مالی، پشتیبانی و تبلیغی صدام نیز قرار داشتند.
یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، سازمان منافقین در تاریخ سوم مرداد ۶۷، عملیاتی با نام «فروغ جاویدان» را در تجاوز به مرزهای ایران آغاز نمود. در این عملیات که چهار هزار نفر از نیروهای سازمان در آن شرکت داشتند، نیروهای سازمان با استفاده از تسلیحات اهدایی صدام و دیگر کشورهای عربی، از سر پل ذهاب و اسلام آباد غرب آغاز کردند. نیروهای سازمان به زعم خود قصد داشند در مدت ۳۳ ساعت و در ۵ مرحله، خود را به تهران برسانند، ولی با مقاومت نیروهای ایرانی اعم از بسیج و سپاه و... روبروشدند.
نیروهای ایرانی، طی عملیات مرصاد، منافقین را در مناطق مرزی متوقف ساخته و بسیاری از نفرات سازمان را به هلاکت رساندند.
در طول مدت حضور رجوی در عراق، وی با دستگاه اطلاعاتی عراق همکاری کامل داشت. پس از سقوط صدام، در میان انبوه اسناد و مدارکی که به دست مردم افتاد، فیلمهایی از دیدارهای مکرر مسعود رجوی با بلندپایگان امنیتی رژیم صدام به دست آمد. این فیلمها بطور مخفی توسط دستگاه امنیتی عراق گرفته شده بود تا در آینده در لحظه مناسب از آن استفاده کنند.
انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی از دیگر اقدامات این سازمان است که در آن آیتالله بهشتی و بیش از ۷۲ تن از مسئولان نظام به شهادت رسیدند.
روز هشتم شهریور ۱۳۶۰، نیز محمدعلی رجایی که به دنبال عزل بنیصدر به ریاست جمهوری انتخاب شده بود و محمد جواد باهنر نخست وزیر در اثر انفجار بمب در محل دفتر نخست وزیری به شهادت رسیدند. این بمب توسط یک عنصر نفوذی سازمان به نام مسعود کشمیری کار گذاشته شده بود.
طی دو سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ تعداد ۳۶۶ مورد ترور مردم عادی در استان تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین انجام شد. ۵۳ درصد از این افراد کارمند نهادهای دولتی بودند که ۳۶ درصد آنها شاغل در سپاه، ارتش، بسیجی و شهربانی بودند. بنابراین بقیه ۶۴ درصد ترورشدگان مردمی دارای مشاغل غیرنظامی و آزاد بودند که تنها جرم آنها داشتن ظاهری حزباللهی یا قرار گرفتن در تیررس تیمهای شکار سازمان مجاهدین بوده است.
تیمهای ترور سازمان ائمه جمعه را نیز هدف قرار دادند و شخصیتهایی مانند آیتالله صدوقی (امام جمعه یزد)، آیتالله دستغیب (امام جمعه شیراز)، آیتالله مدنی (امام جمعه تبریز) درحالی ترور شدند که سنین آنها در دهه هفتاد عمرشان بود.
در سال ۱۳۷۷ موج جدیدی از تخریب و ترور به دستور صدام توسط سازمان مجاهدین در ایران آغاز گشت. در اول شهریور آن سال، سید اسدالله لاجوردی دادستان اسبق دادگاههای انقلاب و رییس سابق سازمان زندانها توسط دو تروریست اعزامی سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید.
در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ طی یک اقدام تروریستی دیگر، سرلشگر صیاد شیرازی به شهادت رسید.
پس از جنگ خلیجفارس، مجاهدین در سرکوب قیام مردم جنوب عراق و نیز در سرکوب مردم کرد، شرکت فعال داشتند و به مثابه گارد خصوصی صدام عمل میکردند. رفتار وحشیانه و قساوتآمیز آنان در این عملیات چنان بوده که مردم عراق اعم از شیعه و کرد، ارتش و سازمان استخبارات عراق را فراموش کردهاند ولی مجاهدین خلق را فراموش نکردهاند و کینهای فراموش نشدنی از آنان به دل دارند.
اما یک هفته پیش ارتش عراق در راستای اجرای تصمیمات دولت و مفاد قانون اساسی این کشور به اردوگاه گروهک تروریستی منافقین موسوم به «اردوگاه اشرف» حمله کرد. پیش از این نیز بارها مقامات ارشد دولت عراق خطاب به این گروهک تروریستی هشدار داده بودند که حضور آنها در عراق برخلاف قانون اساسی این کشور است.
ناگفته نماند که دادگاه عراق طی حکمی بر حضور غیرقانونی گروهک تروریستی منافقین در عراق و اخراج منافقین از این کشور تصریح کرده بود و مردم عراق هم در ماههای اخیر با برگزاری تجمعات اعتراض آمیز در مقابل اردوگاه اشرف، خواهان خروج منافقین از خاک کشورشان شده بودند.
نکته درخور توجه پس از این حمله این است که سران گروهک منافقین که در خارج از عراق زندگی میکنند حاضر نیستند لحظهای در کنار ساکنان اردوگاه اشرف قرار گیرند که این امر میزان همبستگی میان سران و نیروهای گروهک منافقین را نشان میدهد!
گروهکی که تا به حال ۱۲۰۰۰ نفر از مردم ایران ر به شهادت رسانده و جنایات بیشماری را نیز علیه ایران و مردم عراق ترتیب داده، روزهای آخر خود را سپری میکند، روزهایی که سران آن با کشته شدن نیروهای مفلوک، حاضر نیستند از مخفیگاهها بیرون بیایند و حتی پیامی برایشان صادر کنند.
پس از سالها حضور در عراق و همکاری با دیکتاتور سابق این کشور، سرانجام سران ارشد منافقین به خواست ملت و دولت عراق تنداده و آمادگی خود را برای خروج از این کشور به سازمان ملل اعلام کردند.
سران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با ارسال نامهای به دفتر نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد، آمادگی خود را برای خروج از عراق اعلام کردهاند. در این نامه سران مجاهدین خلق (منافقین) ، از نماینده سازمان ملل خواستهاند زمینه خروج آنها را از عراق و رفتن به یکی از کشورهای اروپایی یا آمریکا برای اعضای این گروه فراهم کنند.
مجاهدین خلق در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ تدریجی خود است و این همان عاقبتی است که از ابتدا برای آنها انتظار میکشیدیم...