به گزارش فائزون به نقل از زاهدنیوز، کشور ما همواره مدیون انسانهایی است که از جان و مال و زندگی خود گذشتند تا در امنیت و آرامش به سر ببریم در روزگاری زیارت اباعبدالله الحسین برای مردم آرزو بود.
در آن روزگار جوانان ایرانی با تمام وجود از مرز خاک و ناموس خود دفاع کردند، شهید، جانباز و اسیر شدند تا تاریخساز شوند اکنون که در ایام پیادهروی اربعین حسینی هستیم نباید از یاد و خاطر آنان و مجاهداتی که در این راه انجام دادند غافل شویم.
اگر امروز راحت میتوانیم در مسیر عاشقی اباعبدالله الحسین قدم برداریم و با خیال آسوده هر ساله در این پیادهروی بزرگ شرکت کنیم مدیون این بزرگمردان تاریخ انقلاب اسلامی ایران هستیم.
محمدرضا حضرت زاد یکی از آن جوانان قدیم است که با ازخودگذشتگی در جبهه جنگ شرکت کرد و به اسارت درآمد از روزهایی اسارت و آرزوی زیارت میگوید، از دوستانی میگوید که با آرزوی کربلا به شهادت رسیدند.
محمدرضا حضرت زاد در گفتگو با خبرنگار ما در ارتباط با انگیزه شرکت در جنگ بیان کرد: سال ۶۶ نیز خبرنگاری نیز این سؤال را پرسید منباب شوخی و شاید از ته قلبم این پاسخ را دادم که من به جنگ آمدم که اگر فرزندم بیست سال آینده از من پرسید در این جنگ تو چه کردی و چه نقشی داشتی حرفی برای گفتن داشته باشم و امروزه لذت میبرم که اگر سؤالی از جنگ میپرسند من بیاطلاع نیستم و میتوانم برای نسل جوان صحبت کنم.
وی ادامه داد: همه آزادگان در دلشان شیرینترین لحظات زندگی را در اسارت میبینند حتی اگر آن را به زبان نیاوردن با تمام سختیهای که وجود داشت؛ ولی این اسارت بهخاطر اعتقاد و آرمان بود به همین دلیل شیرین گذشت، به گذشته که نگاه میکنم حسرت همدلی و معرفتی که آن روزها حاکم بود را دارم.
آزاده و جانباز هشت سال دفاع مقدس تصریح کرد: سختی در اسارت نبود، سختی و مشکلات دلتنگی برای دوستانی بود که از ما جدا شده بودند و به شهادت رسیدند غیر از آن هرچه بود شیرینی بود به فرمایش حضرت زینب جز زیبایی چیزی نبود.
وی افزود: ساعتها و روزهای اولیه اسارت بسیار سخت بود هرچند که شاید یادآوری آن روزها برای مردم قابللمس نباشد و همراه با تلخی باشد؛ ولی بعد از اسارت دشمن برای تضعیف روحیه اسرا و تقویت روحیه مردم خودش اسرا را سوار بر کامیونهای جنگی در شهرها به نمایش میگذاشتند و مردم عراق نیز با دمپایی، زباله و ناسزا از اسرای ایرانی استقبال میکردند.
حضرت زاد تشریح کرد: آن روزهای تلخ گذشت در آن زمان به علت جراحات وارده مدتی را در بیمارستان عراق سپری کردم، در پایان جنگ عراق چون اسرای کمی داشت تیرخلاصی نمیزد و سعی میکرد همه اسرا را زنده نگه دارد تا در تبادلات آمار را بالا داشته باشد بعد از کسب بهبودی نسبی به دژبان مرکز و سپس به اردوگاهها منتقل شدم در این مسیر از اتوبانهایی عبور میکردیم که در مسیر آن فقط تابلوهای کربلا را میدیدیم آنجا به یاد دوستانی میافتادیم که با آرزوی کربلا به شهادت رسیده بودند و دیگر در بین ما حضور نداشتند.
وی خاطرنشان کرد: این جادهها در آن زمان پر از عکسهای صدام بود امروز که برای زیارت عتبات و عالیات مشرف میشوم و از آن جادههایی عبور میکنم که زمانی با سختی بسیاری از آن عبور میکردیم بعد از بیش از ۳۰ سال در این جادهها عکس مقام معظم رهبری و شهدای ایرانی را میبینم این در حالی است که ما فتح سرزمین نکردیم؛ بلکه قلبهای دو ملت به هم نزدیک شده است و عاشقانه عکس رهبری را بهجای صدام میگذارند این جز معجزه خداوند نیست.
آزاده و جانباز هشت سال دفاع مقدس خاطرنشان کرد: اکنون در شرایط سختی هستیم خدای آن زمان خدای امروز نیز هست زمانی صدام خود را قلدر میدید امروز نیز کسانی در دنیا مانند صدام ادعایی دارند و سعی در ایجاد مشکل برای مردم و کشور را دارند که راه به جا نمیبرند ما با مقاومت به پیروزی در جنگ رسیدیم این عزت از خدا است این پیروزی دوباره میتواند اتفاق بیفتد خدا همان خداست به شرطی که مردم همان مردم باشند منظور من تکتک افراد جامعه است که این روحیه را باید به فرزندانمان منتقل کنیم و این روحیه باید حفظ شود.
وی عنوان کرد: اگر در زمان اسارت میگفتند روزی در این جادهها عکس رهبری و شهید سلیمانی نصب میشود برای ما غیرقابلباور بود باید بدانیم معجزه، پیروزی، فتح و نصر در دست خداوند است به شرطی که مردم همان مردم باشند به قول یکی از دوستان آزاده که میگفت: «ما خدا را در اسارت امتحان کردیم خدا، خدای خوبی است کار خود را بلد است».
انتهای خبر/
https://asrehamoon.ir/vdcf1mdyvw6dvma.igiw.html