«تبرج» نامعادله‌ای علیه زنان

کد مطلب: 37354  |  تاريخ: شنبه ۸ مرداد ۱۴۰۱  |  ساعت: ۱۱:۴۸


گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره موضوع «تبرج»؛

«تبرج» نامعادله‌ای علیه زنان

رهبر معظم انقلاب اسلامی گفتند: غربی‌ها یک نامعادله‌ای را بتدریج برای زنان به وجود آورده‌اند که به نظر من بزرگترین ضربه، اهانت و حق‌کشی در مسئله‌ی زن انجام گرفته است.

به گزارش فائزون به نقل ا ز خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از وجوه مشترکِ «جاهلیت مدرن» با جاهلیت قدیم را ابتذال اخلاقی و سوء‌استفاده از زنان می‌دانند.

ایشان گفتند: «بسیاری از همان رذایل اخلاقی که آن روز [در دوران آغاز بعثت پیغمبر]در مکه رایج بود، در جزیرة‌العرب رایج بود و پیغمبر با این‌ها به مقابله پرداخت، بسیاری از آن رذایل اخلاقی، امروز در دنیای به‌اصطلاح متمدن غربی به شکل سازمان‌یافته و بسیار شدیدتر و بسیار وسیع‌تر وجود دارد؛ عیناً همان رذایل اخلاقی در یک مقیاس بزرگ‌تری امروز وجود دارد، با شدت هر چه بیشتر.» یکی از این رذایل اخلاقی موضوع «تبرج» است.

بخش‌هایی از بیانات امام خامنه‌ای درباره‌ی موضوع «تبرج» و آسیب‌های آن برای زنان را بازخوانی می‌کنیم:

اصل گرایش به زیبایی، امر فطری است

اصل گرایش به زیبایی و زیباسازی و زیبادوستی، یک امر فطری است. البته این شاید با مقوله نوگرایی مقداری تفاوت کند. نوگرایی امر عامتری است. این مسأله آرایش و لباس... مقوله خاصی است که انسان - بخصوص جوان - از زیبایی و زیباسازی خوشش می‌آید و دلش میخواهد که خودش هم زیبا باشد. این عیبی هم ندارد؛ یک امر طبیعی و قهری است؛ در اسلام هم منع نشده است. آن چیزی که منع شده، فتنه و فساد است. این زیبایی و زیباسازی، بایستی موجب این نشود که در جامعه انحطاط و فساد به وجود آید؛ یعنی ابتذال اخلاقی نباید به وجود آید. چگونه؟ راههایش مشخّص است. اگر ارتباط بیقید و شرط و بیبندوباری در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد. اگر به صورت افراطی به شکل مُدپرستی درآید، این به فساد خواهد انجامید. اگر این مقوله زیباسازی و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله اصلی زندگی شود، انحراف و انحطاط است...، اما فی‌نفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس، بدون این‌که در آن خودنمایی و تبرّج باشد، عیبی ندارد.
۱۳۷۷/۰۲/۰۷ بیانات در دیدار جمعی از جوانان

 نگاه اسلام به مسأله زیبایی

در اسلام، به مسأله زیبایی اهمیت داده شده است. زیاد شنیده‌ایم که: «انّ الله جمیل و یحبّ الجمال»؛ خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. در خصوص رسیدن به سر و وضع، روایات زیادی در کتب حدیثی ما هست. در کتاب «نکاح» مفصّل بحث میشود که مرد و زن بایستی به خودشان برسند. بعضی خیال میکنند که مثلاً مردان باید موی سرشان را بتراشند؛ نه. در شرع، برای جوانان مستحبّ است که موی سر بگذارند. در روایت هست که «الشَعر الحسن من کرامة الله فأکرموه»؛ موی زیبا، جزو کرامت‌های الهی است؛ آن را گرامی بدارید. یا مثلاً روایت دارد که پیامبر اکرم وقتی میخواستند نزد دوستانشان بروند، به ظرف آب نگاه میکردند و سر و وضع خود را مرتّب میکردند. آن زمان که آینه به این شکلی که حالا هست و فراوان هم هست، نبود. جامعه مدینه هم که فقیر بود. پیامبر ظرف آبی داشتند، که وقتی میخواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جای آینه استفاده میکردند. این، نشان‌دهنده آن است که سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرایش به زیبایی، امر مطلوبی در شرع اسلام است؛ منتها آن چیزی که بد و مضرّ است، آن است که این وسیله‌ای برای فتنه و فساد و تبرّج شود... ضررهایش تا خانواده و نسل بعد هم میرسد.۱۳۷۷/۰۲/۰۷ بیانات در دیدار جمعی از جوانان

بزرگترین اهانت به زن

[غربی‌ها]یک نامعادله‌ای را بتدریج به وجود آورده‌اند؛ یک طرف ذینفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کرده‌اند. طرفِ ذینفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن... شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند، اینجوری تعریف کردند: زن به عنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد؛ لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیت‌های جنسىِ خودش چیزی را ارائه بدهد. حتّی در مجالس رسمی، نوع پوشش زن باید جوری باشد که برای طرف ذینفع و منتفع - یعنی طرف مرد - چشم‌نواز باشد.

به نظر من بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حق‌کشی که در زمینه‌ی مسئله‌ی زن انجام گرفته، همین است... دیگران هم از آن‌ها تقلید کردند، در راهش کوشش کردند، تلاش کردند و این در دنیا جا افتاده... وقتی پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاه‌های مسلط تبلیغاتی دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که یک فرهنگی، یک سیاستی، یک راهبردی وجود دارد که سال‌های متمادی است دنبال میشود و پایه‌اش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانت‌آمیز را برای زن تثبیت کنند؛ و متأسفانه کردند.۱۳۹۰/۰۳/۰۱ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه

تبرج زنانه، مظهرِ جاهلیتِ مدرنِ غرب

آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.

قرآن کریم خطاب به همسران مکرم پیغمبر میفرماید: وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لاتَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى. یکى از نشانه‌هاى جاهلیت اُولى، تبرج زنانه است. امروز یکى از عمده‌ترین مظاهر تمدن غربى، همین تبرج است؛ این همان جاهلیت است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز بکند، حقایق را از چشم مردم بپوشاند؛ این‌ها را باید ما مسلمان‌ها بفهمیم، این‌ها را باید بدانیم.۱۳۹۳/۰۳/۰۶ بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهاى اسلامى

تبرج، نشانه مردسالاریِ غربی‌ها

تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجمّلات، زینت‌های بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانه‌های مردسالاری است. یکی از نشانه‌های مردسالارىِ غربی‌ها همین است که زن را برای مرد میخواهند؛ لذا میگویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است. میخواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میکنند!
۱۳۷۶/۰۷/۳۰ | بیانات در دیدار جمعی از زنان

تبرّج در ورزش ممنوع!

در ورزش بانوان تبرج و خودنمایی زن ممنوع است، زیرا اگر جامعه به محیطی برای خودنمایی زن تبدیل شود امور جدی جامعه نظیر خانواده، سلامت، عفاف و عصمت جوانان ضربه می‌خورد.
۱۳۷۵/۱۰/۰۸ | دیدار مسئولان سازمان تربیت‌بدنی و رؤسای فدراسیون‌های ورزشی با رهبر انقلاب

فتنه علیه خانواده

در اسلام، تبرج ممنوع است. تبرّج، یعنی همان خودنمایی زنان در مقابل مردان، برای جذب و فتنه‌انگیزی. این، یک نوع فتنه است و خیلی اشکالات دارد. اشکالش فقط این نیست که این دختر جوان، یا این پسر جوان به گناه میافتند - این اوّلیش است؛ شاید بتوانم بگویم کوچکترینش است - دنباله‌اش به خانواده‌ها میرسد. اساساً آن‌گونه رابطه بیقید و شرط و بیقید و بند، برای بنای خانواده سمِ‌ّ مهلک است؛ چون خانواده با عشق زنده است. اصلاً بنای خانواده با عشق است. اگر این عشق - عشق به زیبایی، عشق به جنس مخالف - در صد جای دیگر تأمین شد، دیگر آن پشتوانه قویای که استحکام خانواده باید داشته باشد، از بین خواهد رفت و خانواده‌ها متزلزل میشود و به همین وضعی درمی‌آید که امروز متأسّفانه در کشور‌های غربی هست؛ بخصوص در کشور‌های اروپای شمالی و امریکا.

انتهای پیام/341



چاپ خبر