گزارشی از نقش یگان‌های ارتش سیستان و بلوچستان در دوران دفاع مقدس

کد مطلب: 34409  |  تاريخ: شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹  |  ساعت: ۰۹:۳۰


گزارشی از نقش یگان‌های ارتش سیستان و بلوچستان در دوران دفاع مقدس

فائزون گزارشی از نقش یگان‌های ارتش سیستان و بلوچستان در دوران دفاع مقدس منتشر کرد.

لشکر 88 زرهی استان سیستان و بلوچستان

«خوش وقتم که می‌بینم به حمدالله لشکرهای موظف در این استان لشکر 88 زرهی که از سوابق آن در دوران دفاع و بعد از آن و پیش از آن خاطراتی در ذهن دارم، آمادگی‌های خود را افزایش داده اند». (فرازی از فرمایشات مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای (مدظله العالی) در دیدار کارکنان لشکر 88 زاهدان سال 1381)

با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه کشور ایران که رسماً در تاریخ 31 شهریورماه 1359 آغاز شد، ابتدا تعداد زیادی از کارکنان پایور به خصوص کارکنان متخصص (خدمة تانک+ خدمة نفربر+ مهندسی + سلاح‌های ضد تانک + مخابرات و ...) به‌صورتِ انفرادی و داوطلب راهی مناطق عملیاتی شدند. علی‌رغم اینکه فرد نظامی تابع دستورات و ابلاغ مأموریت از سلسله مراتب فرماندهی آن هم به‌صورتِ امریه و کتبی است، تعداد زیادی از کارکنان افسر و درجه‌دار منتظر این دستور نماندند و شخصاً از همان روزهای نخست که می‌دانستند به‌عنوانِ افراد متخصص وجود آنان در مناطق الزامی است، رهسپار مناطق شدند. پس از چندماه از آغاز جنگ تحمیلی، دستورات کتبی مبنی‌بر اعزام کارکنان و بعضی از یگان‌ها به لشکر واصل شد. بلافاصله یگان‌هایی تحت عنوان گروه رزمی سلمان (سلمان1تا5) به مناطق عملیاتی جنوب، غرب، و شمال غرب اعزام گردید. مجتبی شربتی و هادی مراد پیری ،آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس ،انتشارات سمت –پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس 1391

اعزام به‌صورتِ گروه رزمی

گروه رزمی سلمان فارسی 1 (شامل ِگردان 197 مکانیزه و یک آتشبار از گردان 300 توپخانة صحرایی و پدافند هوایی)، در تاریخ 17 اسفند 1360 به منطقة عملیاتی (جنوب‌ غرب دزفول- شوش) به فرماندهی سرگرد سمیعی عزام شده و در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس شرکت کرد. این عملیات‌ها تحت فرمان تیپ 55 هوابرد قرار داشته است. در تاریخ مهر 1361 به منطقة میمک اعزام شده و برای دفاع از منطقة تحت امر تیپِ 40 سراب قرار می‌گیرد و سپس در تاریخ مهر 1361به منطقة سومار به یگان سازمانی ملحق شده و در تصریف تپه‌سرخ به همراه سایر یگان‌های تیپ 3 زرهی شرکت می‌کند.

گروه رزمی سلمان فارسی 2 (شاملِ گردان 196 مکانیزه و آتشباری از گردان 300 توپخانة صحرایی و پدافند هوایی) در تاریخ 12 بهمن 1360 از زاهدان به منطقة عملیاتی جنوب (بستان- چزابه) به فرماندهی سرگرد سهراب صدری اعزام شد و تحت فرمان تیپ 55 هوابُرد شیراز قرار گرفت. سپس در تاریخ 22 خرداد 1361در منطقة (کوشک- طلائیه- جفیر) در عملیات رمضان شرکت کرد که در این عملیات تحت فرمان تیپ 40 سراب بوده است. بعد از پایان عملیات در اواخر سال 1361 به منطقة میمک عزیمت کرده که پس از مدتی در تاریخ 27 بهمن 1362 به قرارگاه عملیاتی حمزة سیدالشهدا (ع) در منطقة شمال غرب (مریوان) برای پدافند، از منطقة (پنجوین) اعزام شد.

گروه رزمی سلمان فارسی 3 (شامل ِیک گروهان از گردان 255 تانک، یک آتشبار از گردان 300 توپخانه، یک دسته از گردان 379 پدافند هوایی) در تاریخ 8 اسفند 1360 به سرپرستی سروان خزائی برای شرکت در عملیات والفجر 4 به قرارگاه حمزة سیدالشهدا در منطقة شمال غرب (مریوان) مأمور می‌شود، و بعد از آن در تاریخ 17 آذر 1364 به تیپ سازمانی برای دفاع از ارتفاعات کهنه‌ریگ و اسماعیل‌خان به منطقة سومار اعزام می‌گردد.

گروه رزمی سلمان فارسی 4 (شامل ِگردان 157 مکانیزه و آتشباری از گردان 356 توپخانه) در تاریخ 24 خرداد 1362 به فرماندهی سرگرد یعقوب احمد بیگی به منطقة گیلان غرب و سپس در تاریخ 3 مهر 1362 به منطقة شمال غرب (مریوان) به‌منظورِ شرکت در عملیات والفجر 4 اعزام شد. در این عملیات در قالب قرارگاه حمزة 4 با عبور از قرارگاه حمزة 1 پس از تصرف هدف، جادة پنجوین سیدصادق و معابر شیلر را تأمین کرد. و در تاریخ 6 شهریور 1364 تحت فرمان تیپ 1 زرهی قرار گرفته و به‌منظورِ تصرف و تأمین ارتفاعات لری و کانی مانگا در عملیات آفندی چوارتا شرکت می‌کند و بعد از آن در تاریخ 24 شهریور 1364 به منطقة سومار با هدفِ دفع تک‌های دشمن و ارتفاع 402 و کهنه‌ریگ به تیپ سازمانی اعزام می‌شود.

گروه رزمی سلمان فارسی 5 (شامل ِگردان 156 پیاده و عناصری از گردان 356 توپخانه و توپ‌های 379 پدافند هوایی) در تاریخ 23 بهمن 1363 به منطقة شمال غرب مریوان- پنجوین تحت فرمان تیپ 1 زرهیِ لشکر به پدافند از منطقة پنجوین عراق و سپس در تاریخ 23 آبان 1363به منطقة سومار به یگان سازمانی خود تیپ 3 زرهی به‌منظورِ شرکت در خطوط پدافند اعزام می‌گردد.

تیپ یک زرهی زاهدان در دوران دفاع مقدس

زمستان 1360 برابر امریة کتبی واصله به لشکرهای تحت عنوان گروه رزمی سلمان که شرح آن در نقش لشکر 88 زرهی قبلاً عنوان شد، به‌سرعت به مناطق عملیاتی اعزام شدند. اولین یگان سازمانی تحتِ عنوان گروه رزمی سلمان فارسی 1 (متشکل از گردان 197 مکانیزه، یک گروهان تانک از گردان 255، یک آتشبار توپخانة صحرایی از گردان 300 توپخانه) به چزابه و رقابیه اعزام شد و پس از معرفی به لشکر 92 زرهی اهواز، تحت کنترل عملیاتی تیپ 55 هوابُرد شیراز قرار گرفت و در عملیات غرورآفرین فتح‌المبین شرکت و از خود رشادت‌ها و جانفشانی‌های فراوانی به یادگار گذاشت. دراین عملیات، برای اولین بار در تاریخ جنگ ایران و عراق و حتی جنگ‌های دنیا سروان شریفی (مرحوم امیر سرتیپ محمد ابراهیم شریفی جانشین اسبق 88 زرهی زاهدان) با تدبیری خاص، موفق به اسارت تعداد زیادی از اسرای عراق به‌منظورِ کسب اطلاع از نحوه‌ی استقرار نیروهای عراقی با تجهیزات، سلاح و مهمات شد. در شب عملیات، یک عرادة توپخانة صحرایی را به خط مقدم منتقل و با هماهنگی سلسله‌مراتب فرماندهی مبادرت به تیراندازی کردند که بلافاصله عراقی‌ها فوج، فوج خود را اسیر و هنگامی که از نامبردگان سؤال و کسب اخبار و اطلاعات از نیروهای انسانی و تجهیزاتی آنان می‌شد، اظهار داشتند: «ما تصوّر می‌کردیم وقتی توپخانة شما در خط مقدم تیراندازی می‌کند، پیاده نظام شما حداقل 10 تا 15 کیلومتر جلوتر  حرکت کرده و ما در اسارت هستیم؛ لذا مصلحت را بر آن دیدیم تا خود را معرفی کنیم و اسیرشویم». در این عملیات گروه رزمی تیپ 1 زاهدان به‌خوبی در ساعات اولیه، اهداف واگذاری را تصرف و اشغال کرد و موفق شد بیش از 500 تن از نیروهای عراق را اسیر کند. مجدداً به‌منظورِ شرکت در عملیات رمضان در منطقة عمومی کوشک و جفیر، گروه رزمی سلمان فارسی 2 (شامل ِگردان 196 مکانیزه، یک آتشبار توپخانة صحرایی، یک آتشبار پدافند هوایی، یک گروهان تانک) تحت فرمان تیپ 40 پیاده سراب شرکت کرد. این یگان در منطقة حوزة مسئولیت خود، رشادت و شجاعت بی‌نظیری از خود نشان داد و بعد از اتمام مأموریت در سال 1361 به منطقة غرب (میمک) ارتفاعات (شهدا + اسحاق + فیض + 47) برای دفاع از خطوط صفر مرزی عزیمت کرد. ابلاغ اجرای چندین تک‌محدود رزمی از ردة بالاتر (تیپ 40 سراب) باعث شد تا ضربات سنگینی به ارتش عراق در این منطقه وارد شود و برگ زرینی در کارنامة درخشان تیپ ثبت و ضبط شود. پس از پنج ماه استقرار در این منطقة و سازماندهی و آموزش مجدد، اواسط سال 1362 این یگان به تیپ سازمانی در زاهدان ملحق شده و بلافاصله پس از بازسازی و تجدید سازمان در قالب تیپ سازمانی پاییز همان سال به منطقة شمال غرب (مریوان) عزیمت کرد. تعدادی از یگان‌های تیپ ازجمله گردان 255 تانک در عملیات غرورآفرین والفجر 4 شرکت کرده و علی‌رغم تعداد محدود تانکِ حاضر به‌کار، حدود 20 دستگاه مقابلِ 114 دستگاه تانکِ پیشرفتة عراقی در این عملیات شرکت کرده و باعث انهدام و غنیمت تعداد زیادی ادوات زرهی دشمن و نیز اسارت تعدادی از نیروهای عراق شد. در خاتمه پس از اجرای موفقیت‌آمیز عملیات والفجر 4 اقدام به پدافند و به‌صورتِ یک تیپ کامل سازمانی از سال 1363 تا پاییز سال 1364 ارتفاعات لری، کانی مانگا، شیخ گزنشین، قسمتی از شهر آزاد شدة پنجوین عراق در اختیار تیپ قرار گرفت. طی بیش از دو سال استقرار در این منطقه، در چندین عملیات تک‌محدود و گشتی رزمی ازجمله ظفر 6 و 8 شرکت کرد. درضمن طی دو سال استقرار درمقابلِ نیروهای ارتش عراقی با گروه‌های معاند ضدانقلاب، ازجمله کومله و دمکرات نیز مبارزه و ضربات محکمی به آنان وارد شد. اواخر پاییز سال 1364 به تیپ ابلاغ شد که سریعاً به غرب کشور و به سایر نیروهای لشکر در منطقة سومار ملحق شود. مقدمات عزیمت و جابه‌جایی صورت گرفت. دشت دیره در غرب کشور حوالی گیلان غرب مقصد تیپ و ملحق‌شدن به لشکر بود. در منطقه پراکندة دشت دیره با اطلاع ستون پنجم، هواپیماهای عراق در چندین مرحله اقدام به بمباران نیروهای لشکر کردند. بلافاصله به تیپ ابلاغ شد که خطوط پدافندی قصرشیرین، خسروی و گیلان غرب را اشغال کرده که این کار در مدت زمانِ بسیار محدودی پس از شناسایی فرماندهان صورت گرفت. مأموریت تیپ حدود یک سال طول کشید و در عملیات‌های تک‌محدود زیادی شرکت کرده و ضربات سختی به دشمن وارد گرد شد. پس از اتمام این مأموریت، اوایل سال 1365، تیپ 1 زرهی زاهدان به منطقة عمومی نفت‌شهر و سومار رفته و به سایر یگان‌های تابعة لشکر 88 زرهی که از مدتی قبل در این منطقة مستقر شده بودند، پیوست. جبهة میانی غرب کشور (میمک، سومار، نفت‌شهر و ...) مناطق بسیار حساس همانند طلائیه، فکه و شلمچه در جنوب کشور است. حوزة استحفاظی و دفاع از سومار و نفت‌شهر به لشکر 88 زرهی زاهدان واگذار شد. اکثر کارکنان پایور این لشکر از افسران، درجه‌داران و تعدادی زیادی از کارکنان وظیفه بومی استان سیستان و بلوچستان بودند. جبهة میانی سومار و نفت‌شهر به دلیل یک سری ارتفاعات مهم همانند سلمان کشته، کهنه‌ریگ (402) گیسکه شرایط ویژه‌ای دارد. نگهداری این ارتفاعات که به‌نوعی خطوط صفرمرزی بین دو کشور محسوب می‌شود، خیلی مشکل بوده و (ازطرفی مزیت و برتری برای کشور دارای توان نظامی بالاتر را دارد). لشکر 88 زرهی زاهدان که معروف به لشکر دفع تک‌های ارتش عراق در دوران دفاع مقدس است، برای حفظ و نگهداری ارتفاعات مذکور به‌خصوص ارتفاع حساس 402 معروف به نگین منطقه، دهها تک‌دشمن را دفع کرد و بارها دشمن نادم مجبور به عقب‌نشینی شد. دشمن به‌منظورِ تقلیل توان رزمی یگان‌های تابعة لشکر، چندین مرحله اقدام به پخش و استفاده از عوامل شیمیایی که معروف‌ترین آن در تاریخ‌های 10 دی 1365 و 16 مهر 1366 بود، مبادرت ورزید. حتی در یک مرحله به‌منظورِ بالابردن روحیة ارتش عراق، صدام معدوم به همراه دخترش در قرارگاه تاکتیکی جبهة میانی (شهرمندلی) تعداد 402 سویچ بنز سواری آلمانی پیشرفته در تاریخ 26 تیر 1366 به‌منظورِ تصرف ارتفاع کلیدی 402 و تسلط بر شهر سومار هدیه تعیین و دخترش برای ارتشیان سخنرانی کرد و قول داد هر فرد نظامی موفق به استقرار روی ارتفاع 402 شود، هدیه‌اش را از همین منطقة تحویل گرفته و همراه خویش ببرد. یگان‌های لشکر از‌جمله تیپ 1 زاهدان، چنان درس عبرتی به ارتش بعث دادند که برای همیشه در تاریخ ثبت شد و صدامیان با خواری و ذلت مجبور به عقب‌نشینی شدند. مأموریت تیپ 1 زرهی زاهدان در منطقة عمومی سومار و نفت‌شهر همچنان در سال‌های 1365 و 1366 و 1367 ادامه داشت. در سال 1365 به‌منظورِ پشتیبانی عملیاتی در جنوبِ کشور، مقرر شد عملیاتی در غرب کشور با هدف درگیرشدن نیروهای ارتش عراق و عدم جابه‌جایی به جنوب صورت گیرد. یگان‌های لشکر 88 از‌جمله تیپ 1 زرهی می‌بایست در این عملیات شرکت می‌کرد. این عملیات به‌نام عملیات کربلای 5 به‌منظورِ پشتیبانی از عملیات کربلای 4 در شلمچه (دی 1365) آمادة اجرا بود که در شب عملیات با توجه به اینکه تمامی نیروهای شرکت‌کننده در موضع تک (1) بودند و قرار بود دقایقی دیگر عملیات شروع شود، به یکباره دستور عدم اجرای عملیات و عقب‌نشینی به مواضع پدافندی و پراکندگی ابلاغ شد. شرایط بسیار بدی بود، اعتراض کارکنان آغاز شد که دیگر فایده ای نداشت. بعد از چند روز طی نامة خیلی محرمانه‌ای به فرماندهان ابلاغ شد که علت عدم اجرای عملیات، شکست نیروهای عمل‌کننده در کربلای 4 و شلمچه بوده است. چند روزی گذشت که مجدداً دستور اجرای عملیاتی به نام کربلای 6 در منطقة عمومی نفت‌شهر و سومار به یگان‌ها ابلاغ گردید. عدم اجرای عملیات قبلی باعث لو‌رفتن عملیات و ازطرفی هوشیاری نیروهای عراقی در منطقة سومار و نفت‌شهر شده بود؛ به‌طوری‌که ارتش عراق به‌صورتِ صد درصد از آغاز عملیات مطلع و تمام پیش‌بینی‌های لازم از‌طرفِ نیروهای عراق صورت گرفته بود. در تاریخ 19/10/65 عملیات کربلای 5 در جنوب و شلمچه شروع شد و به‌منظورِ پشیبانی از این عملیات، در 23 دی 1365 که شب عملیات عراقی‌ها برای اجرای عملیات از‌طرفِ نیروهای ایرانی لحظه‌شماری می‌کردند، انجام شد. شرایط بسیار نامناسبی بود و ازطرفی این عملیات الزاماً می‌بایست صورت می‌گرفت. علی‌رغم آمادگی صد درصد نیروهای ارتش عراقی، نیروی لشکر 88 اولین یگان‌هایی بودند که اهداف محوله را تصرف کرده، ولی پس از 48 ساعت ارتش عراق با نیروهای کماندویی حملات پاتک را شروع کردند و تعدادی از نیروهای عمل‌کننده به‌علتِ استقامت و پایداری، در محاصره قرار گرفتند. در اواخر جنگ بعد از پذیرش قطعنامة 598 در تاریخ 27 تیر 1367 سازمان ملل از سوی کشور ایران، مجدداً عراق که دنبال فرصت و بهانه‌ای بود، در 31 تیر 1367 با هجوم سراسری به‌خصوص جبهة میانی پیشروی کرد که با رشادت کارکنان لشکر 88 به‌ویژه تیپ‌های 1 زاهدان، تیپ 2 خاش، تیپ 3 ایرانشهر، گردان‌های مستقل به‌خصوص گردان 212 سوار زرهی زابل مواجه شد. در اکثر خطوط مرزی از جنوب تا غرب در همان ساعات اولیه، عراق به اهداف خود رسیده بود، تا خطوط لشکر 88 زرهی زاهدان، نفت‌شهر وسومار با تلفات و اسارت، تا غروب همان روز نتوانست به اهدافش برسد. گرچه در بعضی از خطوط تا اندازه‌ای پیشروی داشت؛ اما پس از 48 ساعت مجبور به عقب‌نشینی شد و به خطوط پدافند اولیه بازگشت. فرماندهی تیپ 1 زرهی زاهدان (سرهنگ ستاد شاپورشجاع) و رشادت و ایثارگری و جانفشانی فرماندهان گردان، گروهان، دسته و به‌ویژه کارکنان وظیفه باعث شد تا اکثر نیروهای تیپ 2 و3 که در محاصره بودند، نجات یابند. ارتش عراق پس از شکست دوبارة خود، این بار به فکر استفاده از نیروهای نفاق افتاد. بلافاصله بیش از پنج هزار نفر از نیروهای منافقین که از قبل سازماندهی شده و آموزش دیده بودند از منطقة غرب (سرپل ذهاب-کرند) وارد اسلام‌آباد شده و سپس پیشروی خود را به سمت کرمانشاه شروع کردند. این عملیات که با حمایت و پشتیبانی ارتش عراق ازطریقِ زمین، هوا و ... صورت گرفت، در تاریخ 3 مرداد 1367 آغاز شد. نیروهای لشکر 88 و در رأس آن تیپ 1 زرهی زاهدان با تعدادی نیرو از گردان 738 تکاور، تعدادی از خدمه‌های توپخانة لشکر موفق شدند جلوی پیشروی منافقان را به سمت پادگان سلمان فارسی و ایوان غرب مسدود کنند. تعداد زیادی از منافقان کشته و مجروح و تعدادی به اسارت گرفته شدند که با استقامت و پایداری نیروهای مردمی و سپاه و در رأس آن هوانیروز به فرماندهی سپهبدِ قهرمان صیاد شیرازی و نیروی هوایی ارتش و تیپ 1 زرهی زاهدان و تعدادی از یگان‌های لشکر 81 کرمانشاه، با تلفات زیادی مجبور به عقب‌نشینی و فرار به داخل خاک عراق شدند و بدین ترتیب جنگ پس از 8 سال به اتمام رسید.

اسامی فرماندهان تیپ 188 زرهی زاهدان از بدو تشکیل تا سال 1367

R

درجه

نام ونشان

تاریخ انتصاب

مدت انتصاب

سمت

یگان

1

سرهنگ

عباس نیک‌روش

2/58 - 5/59

16 ماه

فرمانده

تیپ 1

2

سرهنگ

شمس گیلانی

5/59 - 1/59

8 ماه

فرمانده

تیپ 1

3

سرهنگ

عباس جمشیدی

12/59 - /61

28 ماه

فرمانده

تیپ 1

4

سرهنگ

ابراهیم زندی‌نیا

4/61 -11/66

67 ماه

فرمانده

تیپ 1

5

سرهنگ

شاپورشجاع

11/66 -5/68

17 ماه

فرمانده

تیپ 1

 

 

صورت اسامی فرماندهان گردان 196 پیاده مکانیزه از بدو تشکیل تا سال 1367

R

درجه

نام ونشان

تاریخ انتصاب

مدت انتصاب

سمت

یگان

1

سرگرد

سهراب صدری

58 - 61

3 سال

فرمانده

گردان 196

2

سرگرد

عباسعلی سالاری

61 - 66

5 سال

فرمانده

گردان 196

3

سرگرد

فریبرز اریخانی

66 - 68

2 سال

فرمانده

گردان 196

 

 

R

درجه

نام ونشان

تاریخ انتصاب

مدت انتصاب

سمت

یگان

1

سروان

عباس نیک‌منش

58 - 60

2 سال

فرمانده

گردان 255

2

سرهنگ 2

حسین لنگری‌زاده

60 - 61

1 سال

فرمانده

گردان 255

3

سرگرد

ابراهیم شیخ

61 - 64

3 سال

فرمانده

گردان 255

4

سرگرد

پرویز طهماسبی

64 - 65

2 سال

فرمانده

گردان 255

5

سروان

حسین خزایی

65 - 66

1سال

فرمانده

گردان 255

6

سرگرد

محمدعلی مرادی

66 - 69

3 سال

فرمانده

گردان 255

 

صورت اسامی فرماندهان گردان 255 تانک از بدو تشکیل تا سال

 

صورت اسامی فرماندهان گردان 763 پیاده از بدو تشکیل تا سال 1367

R

درجه

نام ونشان

تاریخ انتصاب

مدت انتصاب

سمت

یگان

1

سروان

پرویز طهماسبی

62 - 63

1سال

فرمانده

گردان 763

2

سرگرد

سیاح نژاد

63 - 64

1 سال

فرمانده

گردان 763

3

سروان

مرادعلی خردمند

64 - 69

5 سال

فرمانده

گردان 763

 

 

 صورت اسامی فرماندهان گردان 300 توپخانه 155م. م

R

درجه

نام ونشان

تاریخ انتصاب

مدت انتصاب

سمت

یگان

1

سرگرد

کامیابی

58-60

2سال

فرمانده

گردان 300

2

سروان

محمدابراهیم شریفی

60-62

2 سال

فرمانده

گردان 300

3

سروان

غلام محمد نخعی

62-62

8ماه

فرمانده

گردان 300

4

سروان

محمدیعقوب یعقوبی

62-64

2 سال

فرمانده

گردان 300

5

سرهنگ 2

محمدقلمکاری

64-65

1سال

فرمانده

گردان 300

6

سرگرد

هدایتی

65-67

2 سال

فرمانده

گردان 300

 


انتهای پیام/



چاپ خبر