به گزارش فائزون؛ در تمام جنگها از ادوات (سلاحهای نیمهسنگین) برای انهدام نفرات، سنگرها، تانکها و نفربرها، خودروها و تجهیزات متخاصم استفاده میشود تا نیروهای پیاده با تلفات کمتری بتوانند برای تصرف اهداف مدنظر به پیشروی خود ادامه دهند. بهمرور زمان و با توجه به وضعیت جنگ ارتش کشورهای مختلف از ادوات جنگی به شیوههای مختلف بهرهبرداری میکنند. نیروهای مسلح ایران بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز پساز تهاجم سراسری ارتش رژیم بعثی عراق در شهریور 1359 بهمنظور مقابله با دشمن از ادوات در طول جنگ، بهویژه خطوط پدافندی استفاده کردهاست و لشکر 41 ثارالله هم برای آتش پشتیبانی نیروهای خود از این سلاحها در قالب ساختاری مستقل و انعطافپذیر بهره برده تا متناسب با وضعیت جنگ بتواند با توسعۀ سازمان و تجهیز ادوات مأموریتهای آتش پشتیبانی را هدایت و فرماندهی کند.
اولین هستۀ ادوات در تیپ ثارالله قبلاز عملیات فتحالمبین با چند قبضه خمپاره 60م.م و81م.م دربینِ گردانها تقسیم شدهبود. تعدادی از نیروهای اعزامی سیستان وبلوچستان نیز از همان بدو تأسیس ادوات تیپ ثارالله در این گردان سازماندهی و بهکارگیری شدند، همچنین چند قبضه توپ 106م.م ضدزره با عنوان واحد 106 به فرماندهی حسینامیر تیموری در اواخر سال 1360تشکیل شد که در این واحد هم تعدادی از رزمندگان استان حضور داشتند و با همین سازماندهی در عملیات فتحالمبین برای آتش پشتیبانی در نزدیک تیپ ثارالله شرکت کردند. در عملیات بیتالمقدس نیز با همین ساختار سازمانی خمپارهها بین گردانهای پیاده تقسیم و استفاده شد. در عملیات رمضان علاوهبر واحد 106م.م ضدزره به فرماندهی حسین تیموری، سلاحهای خمپارهانداز نیز برای اجرای بهتر مأموریت آتش پشتیبانی تیپ ثارالله بهصورت سازمانیافته در قالب یک گردان (-) هستۀ اولیۀ تشکیلات مستقل ادوات تیپ ثارالله به فرماندهی علی اشرف گنجویی تشکیل شد که نقش مؤثری در پشتیبانی گردانهای پیادۀ تیپ ایفا کرد. در عملیات والفجر مقدماتی که تیپ ثارالله به لشکر ثارالله ارتقا یافتهبود، واحد 106 و ادوات با همان سازمان قبلی شرکت کردند، اگرچه سازمان گردان ادوات کاملتر شدهبود و تا پیشاز عملیات ولفجر 3 فرماندهی گردان ادوات با علی اشرف گنجویی و فرماندهی واحد 106 نیز با حسینامیر تیموری بود.
با توجه به تداوم جنگ در شرایط جغرافیایی متفاوت در مناطق مختلف جبهه و لزوم آتش پشتیبانی نزدیک از گردانهای پیاده، علاوهبر گردان ادوات به فرماندهی مهدی زندینیا و واحد 106م.م ضدزره به فرماندهی حسین امیرتیموری، فرماندهی لشکر ثارالله قبلاز عملیات والفجر 4 واحد دیگری از سلاحهای نیمهسنگین دوشکا (شبیه به سلاح کالیبر50) را با عنوان واحد دوشکا به فرماندهی علی کیخا از نیروهای اعزامی سیستان و بلوچستان راهاندازی کرد تا با استفاده از انواع سلاحهای نیمهسنگین شامل خمپارهاندازها، 106 ضدزره و تیربارهای دوشکا اجرای مأموریت گردانهای پیاده را تسهیل کند. علی کیخا که در عملیات والفجر 3 از آتشبار سلاحهای 5/14م.م پدافند هوایی برای آتش پشتیبانی نزدیک گردانهای پیاده در خط مقدم استفاده کردهبود، در راهاندازی واحد دوشکا از مهارت و تجربۀ کافی برخوردار بود؛ ازاینرو در کوتاهترین زمان با سازماندهی و آموزش نیروهای واحد دوشکا، این واحد را برای اجرای مأموریت در عملیات والفجر 4 آماده کرد.
قبلاز عملیات والفجر 4 برای انسجام بیشتر، آتش پشتیبانی نزدیک واحد 106م.م نیز با گردان ادوات ادغام شد و فرماندهی این گردان ادغامشده با عنوان گردان ادوات به مهدی زندینیا سپرده شد. گردان ادوات جدید و واحد دوشکا تا پیشاز عملیات بدر بهصورت مستقل مأموریت اجرا میکردند و بعداز عملیات خیبر فرماندهی گردان ادوات برعهدۀ شهید حسین صادقی بود وایشان این بزرگوار برای ارتقای گردانِ ادوات تلاشهای زیادی انجام داد. بنابه تدبیر فرماندهی لشکر 41 ثارالله بهمنظور انسجامِ آتش پشتیبانی نزدیک از گردانهای پیاده، واحد دوشکا هم در گردان ادوات ادغام شد و گردان جدیدِ ادوات به فرماندهی حسین صادقی شامل چهار گروهان (گروهان ضدزره با سلاحهای 106م.م موشکانداز مالیوتکا، تاو و موشک اسپیجی11 به فرماندهی علی ژاله، گروهان پشتیبانی آتش شامل سلاحهای خمپارهانداز 81م.م، 120م.م و 107م.م، و مینیکاتیوشا به فرماندهی قاسم جرمشیر (صدیق)، گروهان خمپاره 60م.م، پلامیناو تکتیرانداز قناسه به فرماندهی سیدمحسن میربهرسی، اگرچه خمپارهاندازهای 60م.م ما از سال 1362 به فرماندهی ایشان که پاسدار اعزامی از زابل بود، راهاندازی شدهبود. گروهان دوشکا مدتی به فرماندهی محمد سرگلزایی وسپس علی کیخا) و مرکز تطبیق آتش و دستۀ دیدهبانی سازماندهی و اجرای مأموریت آتش پشتیبانی نزدیک در عملیاتهای آفندی و پدافندی را برعهده گرفت. حضور سلاحهای خمپاره60م.م پلامینا و دوشکا گروهان ضدزره و گروهان دیدهبانی در خطوط مقدم و سنگرهای کمین پدافندی لشکر ثارالله مفید و مؤثر بود. پساز شهادت حسین صادقی در عملیات بدر فرماندهی گردان ادوات به مهدی زندینیا واگذار شد و لشکر ثارالله مدتی در هورالهویزه خط پدافندی را در اختیار داشت، ضمن اینکه اجرای یک عملیات آبی-خاکی دیگر در منطقۀ خوزستان در دستورکار فرماندهان قرار گرفت؛ بنابراین براساسِ تدبیر فرماندهی لشکر ثارالله گردان ادوات به تیپ ادوات توسعه و ارتقا یافت با ترکیب مرکز تطبیق آتش یک گروهان دیدهبانی ،گردان ضدزره، گردان آتش پشتیبانی، گردان ادوات سبک که مقدمات این سازماندهی در تیپ ادوات بهصورت آزمایشی قبلاز عملیات والفجر 8 در سال 1364 طی جلسات متعددی به فرماندهی مهدی زندینیا صورت پذیرفت و فرماندهان تیپ ادوات برای حضور مقتدرانه در عملیات والفجر 8 اقدامات زیادی انجام دادند: آموزشهای تخصصی، تمرینات تاکتیکی، توسعه و تجهیز گردانهای جدید تیپ، توجیه فرماندهان گردانها با منطقۀ عملیاتی و درنهایت انتقال نیروها و تجهیزات به منطقۀ عملیاتی لشکر در روستاهای اطراف اروندرود. پساز انجام این اقدامات در عملیات والفجر 8 همراه با گردانهای موج اول بعداز گردانهای غواص بهمنظور اجرای آتش نزدیک، بهویژه نصب سلاحهای دوشکا بر روی قایقهای لشکر برای مقابله با تیربارهای دشمن در ساعات اولیۀ انتقال گردانهای موج اول و دوم شرکت کردند و به آن سوی اروند رفتند که موجب دلگرمی فرماندهان و رزمندگان گردانهای پیاده شد. پساز عملیات کربلای 1 فرمانده تیپ ادوات بهصورت آزمایشی گردانهای تازهای را تشکیل داد که موفقیتآمیز بود؛ بنابراین برای اجرای بهتر مأموریتهای بعدی سازمان جدید تیپ را تصویب کرد که عبارت بود از: گردان ضدزره به فرماندهی علی ژاله، گردان ادوات سنگین به فرماندهی قاسم جرمشیر (صدیق) و گردان ادوات سبک (الحدید) به فرماندهی محسن میربهرسی و جانشین این گردان علی کیخا، هر دو نفر از نیروهای اعزامی استان سیستان و بلوچستان، تطبیق آتش و گروهان دیدهبانی به مسئولیت محمدعلی اللهدادی و سایر ارکان تیپ.
پساز ورود رزمندگان لشکر41 ثارالله به فاو، گردانهای تیپ ادوات نیز برای اجرای آتش پشتیبانی نزدیک گردانها همراه آنها وارد شهر فاو شدند و پساز استقرار در محور لشکر ثارالله گردان ادوات سنگین براساس کالکهای آماج آتش که توسط مرکز تطبیق آتش ادوات برای آنان ترسیم شدهبود، با اعزام دیدهبانها با گردانهای پیاده بر روی خطوط دفاعی دشمن اجرای آتش کردند وگردانهای ضدزره و ادوات سبک نیز با تقسیم بین گردانهای پیاده اقدام به اجرای آتش انبوه علیه نفرات و تانکهای دشمن کردند. نیروهای تیپ ادوات با گردانهای پیاده از اول تا آخر عملیات حضور داشتند و با اجرای آتش انبوه نیروهای لشکر را پشتیبانی کردند؛ بهویژه در خط کارخانۀ نمک که دشمن با چندین پاتک و تجمع قوای خود در این منطقه بهدنبال بازپسگیری فاو و خور عبدالله بود و رزمندگان تیپ ادوات با حضور در خط مقدم در خنثیکردن این پاتکها نقش مؤثری ایفا نمودند و دشمن را وادار به عقبنشینی کردند و در تثبیت مواضع نیروهای خودی شبانهروز میکوشیدند. پساز پایان عملیات نیز بخشی از نیروهای ادوات با گردانهای پیاده در خط پدافندی فاو تا پایان جنگ حضور داشتند و تعدادی از رزمندگان تیپ ادوات در این منطقه شهید و مجروح شدند.
قوای عراقی در اقدامی تلافیجویانه برای جبران شکست خود در فاو به شهر مهران حمله کردند و این شهر را به تصرف خود درآورند. رزمندگان اسلام برای بازپسگیری مهران به این منطقه انتقال یافتند و یکی از لشکرهایی که در آزادسازی مجدد مهران شرکت داشت، لشکر 41 ثارالله بود. تیپ ادوات لشکر نیز بهمنظور آتش پشتیبانیِ نزدیک قبلاز کربلای 1 در بازپسگیری ارتفاعات اطراف مهران حضور فعال داشت و مدتی هم در خط پدافندی نزدیک ارتفاعات قلاویزان همراه گردانهای پیاده مستقر و آمادۀ اجرای عملیات کربلای 1 و تصرف شهر مهران شد. صبح عملیات ابتدا گردانهای ادوات سبک وضدزره با گردانهای پیاده به سمت اهداف مدنظر پیشروی کردند و با اجرای آتش انبوه بر مواضع دشمن در رسیدن نیروهای لشکر به اهداف تعیینشده، بهویژه در تصرف ارتفاعات قلاویزان تأثیرگذار بودند. نیروهای تیپ ادوات علاوهبر حضور در خطوط پدافندی هورالهویزه و فاو، در خط پدافندی خرمشهر نیز حضور یافتند و با آتش پشتیبانی نزدیک رزمندگان لشکر ثارالله را یاری کردند، سپس برای شرکت در عملیات سرنوشتساز جنگ نیروهای تیپ ادوات به مقر لشکر در اهواز انتقال یافتند و بخشی از نیروهای مستقر در خطوط هورالهویزه و فاو را نیز برای تکمیل سازمان رزم عملیات آینده به مقر اصلی تیپ منتقل کردند تا با تمرین آموزشهای تخصصی آمادگی لازم را برای حضور در عملیات سرنوشتساز داشتهباشند.
برای آمادگی و سرعت عمل بیشتر در عملیات آینده، فرمانده تیپ جلسات متعددی با شورای تیپ برگزار کرد و با توجه به گستردگی و طول مسافت اهداف تعیینشده راهکارهای مختلفی را در انجام بهتر مأموریت ادوات در پشتیبانی از رزمندگان لشکر 41 ثارالله مشخص کرد؛ ازجمله سادهکردن روش حمل سلاحهای ادوات که برای این کار تعمیرگاهی در جنب مقر تیپ در ستاد لشکر 41 ثارالله راهاندازی شد و شبانهروز فرماندهان گردانها همراه با فرمانده تیپ در این تعمیرگاه روی این روش کار میکردند. برای حمل سلاحهای دوشکا و خمپارهها حملکنندههایی با کمک فنر درست شد و پساز آزمایش وتمرین نیروها در حمل سریع سلاحها معایب جزئی آنها برطرف و به تعداد سلاحهای نیمهسنگین تحویل گردانها شد. همچنین مهدی زندینیا فرمانده تیپ، نوعی نفربر زرهی شبیه به هاورکرافت برای عبور سریع تجهیزات و مهمات سلاحهای ادوات طراحی و درست کرد تا بتواند با عبور از آب در خشکی نیز با سرعت نیازمندیهای ادوات را به خطوط مقدم انتقال دهد و ازطرفی بهعنوان مرکز فرماندهی تیپ ادوات هم استفاده شود تا فرمانده تیپ از نزدیک هدایت نیروها را انجام دهد. دربارۀ دوربینهای دیدهبانی نیز پایههایی طراحی شد تا ضمن استتار کامل بدون اینکه دیدهبان روی خاکریز قرار گیرد، بتواند از همان پایین اهداف را مشاهده و گراگیری کند تا از قرارگرفتن درمقابل تکتیراندازهای دشمن در امان باشند. این کار در کاهش تلفات خیلی مؤثر بود. بیش از یک ماه بهطور شبانهروزی روی این تجهیزات اپتیکی ابتکاری کار شد تا در عملیات آینده بهرهبرداری شود. با شروع طرحریزی عملیات سرنوشتساز کربلای 4 طبق طرحی که حدود یک ماه در جلسات شورای فرماندهی لشکر ثارالله بحث وتبادل نظر شد، مقرر گردید طی سه مرحله رزمندگان اسلام با عبور از اروندرود از محور جزایر بوارین-امالرصاص تا حومۀ ابوالخصیب در شرق بصره پیشروی و شهر بصره را محاصره کنند. متناسب با این طرحریزی لشکر، میبایست همۀ نیروها برای عبور از اروندرود و رسیدن به اهداف تعیینشده تمرین میکردند، به همین دلیل نیروها برای آمادگی جسمانی شبانهروز به تمرین راهپیمایی طولانی با تجهیزات خود پرداختند. با نزدیکشدن عملیات، رزمندگان ادوات همراه سایر گردانهای لشکر ثارالله به نزدیکی خرمشهر انتقال یافتند و گردانهای ادوات سبک برای عبور از رودخانه با گردانهای موج اول در نزدیک اروندرود مستقر شدند. گردانهای ادوات سنگین و ضدزره در حومۀ خرمشهر منتظر دستور حرکت برای عبور از اروند بودند. با شروع عملیات در 3 دی 1365 درحدودِ ساعت24 و عبور گردانهای غواص از رودخانۀ اروند بهدلیل لورفتن عملیات توسط جاسوسان دشمن، قوای عراقی با آمادهباشِ کامل منطقه را زیر آتش سلاحهای خود قرار دادند؛ باوجوداین گردانهای غواص که تعدادی از ایشان آنهاشهید و مجروح نیز شدهبودند، موفق شدند خط اول دشمن را تصرف کنند. سپس گردانهای موج اول برای ادامۀ عملیات بهوسیلۀ قایقها وارد منطقه شدند و گردان ادوات سبک نیز برای پشتیبانی آتش نزدیک همراه این گردانها وارد محور عملیاتی لشکر در جزایر مذکور شد. پساز ناکامی در کربلای 4 برابر ابلاغ فرماندهی مرکزی جنگ مقرر شد که عملیات سرنوشتساز جنگ ازسوی قوای ایران در همان منطقۀ شلمچه و شرق بصره انجام شود. پساز دو هفته یگانها ضمن بازسازی مجدد، عملیات کربلای 5 را طراحی ودرتاریخ19دی ماه1365 اجرا کردند.دراین عملیات سرنوشت ساز مهدی زندی نیافرمانده تیپ ادوات وتعدادزیادی ازفرماندهان ورزمندگان ادوات شهیدشدندوتعدادی نیزمجروح گردیدند.پس ازشهادت مهدی زندی نیا،فرماندهی این تیپ به محمدعلی الله دادی واگذارشد.
در عملیات کربلای 10، در 25 فروردین 1366، رزمندگان تیپ ادوات به فرماندهی محمدعلی الله دادی بههمراه تعدادی از نیروهای سیستان و بلوچستان شرکت کردند و با وجود صعبالعبور بودن منطقه با حمل سلاحهای ادوات برای پوشش آتش به نزدیکترین محل رفتند تا گردانهای پیادۀ لشکر، این عملیات را اجرا کنند و تا پایان عملیات همراه با گردانهای پیاده در منطقه حضور داشتند. تعدادی از نیروهای تیپ ادوات در این عملیات شهید و مجروح شدند.
عملیات نصر 4 در 31 خرداد 1366 در محور سلیمانیه-ماووت انجام شد. در این عملیات نیروهای تیپ ادوات به فرماندهی محمدعلی الله دادی با ترکیبی از سلاحهای سه گردان ادوات برای اجرای آتش پشتیبانی رزمندگان لشکر ثارالله شرکت داشتند. اگرچه این عملیات محدود بود، دستاوردهای زیادی را بهدنبال داشت. در این عملیات بیش ازپانزده نفر از رزمندگان اعزامی از سیستان و بلوچستان در گردان ادوات سبک تیپ ادوات حضور داشتند.
عملیات والفجر10 در 24 اسفند 1396 در هوای سرد و وضعیت جوی نامساعد در منطقۀ عمومی حلبچۀ عراق انجام شد. رزمندگان تیپ ادوات همراه با گردانهای پیادۀ لشکر 41 ثارالله از ارتفاعات صعبالعبور خور نوازان و ملخ خور عبور کردند و صبح روز اول عملیات در خطوط محور لشکر برای اجرای آتش پشتیبانی گردانهای عملکننده مستقر شدند. فرماندهی تیپ در این عملیات نیز برعهدۀ محمدعلی الله دادی بود که بخش عمدۀ نیروهای سه گردان ادوات را به این منطقه منتقل کردند.
پساز پایان عملیات والفجر10، لشکر 41 ثارالله برای اجرای مأموریتهای بعدی به مقر اصلی خود در اهواز انتقال یافت و نیروهای تیپ ادوات نیز همچنان در خطوط پدافندی فاو و شلمچه حضور مستمر داشتند. سرانجام در تکهای آخر جنگ پساز پذیرش قطعنامه 598 نیز نیروهای ادوات نقش مؤثری ایفا کردند.
شایان گفتن است بیشاز 40 درصد نیروهای تیپ ادوات ،نیروهای اعزامی از استان سیستان و بلوچستان بودند که از زمان تأسیس ادوات تا پایان جنگ در این تیپ سازماندهی و بهکارگیری شدند. براساس آمار استخراجشده از اسناد تیپ ادوات لشکر 41 ثارالله حدود 500 نفر از نیروهای استان سیستان و بلوچستان در این تیپ حضور داشتند. در عملیاتهای بیتالمقدس 7 و مرصاد نیز رزمندگان تیپ ادوات حضور فعال داشتند.
نیروهای اعزامی سیستان وبلوچستان درتیپ ادوات در خط پدافندی هور العظیم
پس ازعملیات بدروحضورلشکر41ثارالله درخط پدافندی هوالویزه تعدادی ازنیروهای اعزامی سیستان وبلوچستان که درادوات لشکر به خصوص درگروهان دوشکا به فرماندهی محمدسرگلزایی وعلی کیخا سازماندهی شده بودند تازمانی که لشکردراین خط پدافندی مستقربود درسنگرهای کمین حضورداشتندوعلاوه برحضوردرسنگرهای کمین، چندقبضه ازسلاحهای دوشکا نیزبرای حفاظت ازمقرهاوسنگرهای اجتماعی وهمچنین تامین امنیت قایقهایی که ازتبورتاخط مقدم تردد داشتندبرروی قایقها وپل های خیبری مستقربودند.ماموریت نیروهای ادوات که دارای سلاحهای نیمه سنگین بودند پشتیبانی آتش نزدیک برای رزمندگان اسلام بودکه تاثیرزیادی درافزایش روحیه رزمندگان داشت.
ردۀ صف فرماندهان سپاه و بسیج اعزامی از استان سیستان و بلوچستان در تیپ ادوات
ردیف
|
نام و نام خانوادگی
|
مسئولیت
|
یگان خدمتی
|
لشکر
|
تیپ
|
گردان
|
گروهان
|
دسته
|
1
|
سید محسن میر بهرسی
|
فرمانده گردان
|
41 ثارالله
|
ادوات
|
423
|
|
|
2
|
علی کیخا
|
جانشین گردان
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
|
|
3
|
عیسی نکویی
|
جانشین تدارکات
|
41 ثارالله
|
//
|
گردان 408 غواص
|
-
|
-
|
4
|
غلامرضا قدیمی
|
جانشین مخابرات
|
41 ثارالله
|
//
|
|
|
|
5
|
حسین کلبعلی
|
فرمانده گروهان
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
دوشیکا
|
|
6
|
محمد کیخا
|
جانشین گروهان
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
دوشیکا
|
|
7
|
عیسی برفی
|
فرماندهگروهان
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
دوشیکا
|
|
8
|
محمد شیخی
|
فرمانده دسته
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
دوشیکا
|
|
9
|
محمد علی عربشاهی
|
فرمانده آتشبار
|
41 ثارالله
|
//
|
پشتیبانی آتش
|
مینی کاتیوشا
|
|
10
|
شیر علی حیدری پور
|
فرمانده گروهان
|
41 ثارالله
|
//
|
پشتیبانی آتش
|
مینی کاتیوشا
|
|
11
|
محمد سرگلزائی
|
فرمانده گروهان
|
41 ثارالله
|
//
|
423
|
دوشیکا
|
|
12
|
جواد عاقلی
|
مسئول دیده بانی
|
41 ثارالله
|
//
|
|
|
|
انتهای پیام/